تلویزیون ایران را با این حال و روز باید منشا تولید فرآورده های انسانی برای فراسوی مرزها دانست.
رسانه ای ملی که با رفتارهای میلی و برخی خط کشی های غیر ضروری آن در دو قطبی سازی در جامعه سهم بسزایی داشته است و موجب کم رونقی د جلب مخاطب و اعتماد سازی شده است.
این حوزه رسانه ای آنگونه که در خبرهای این روزها رصد می شود مرکز مهمی برای خروج منابع انسانی پرورش یافته در دامان خویش است که به دلیل انحصاری بودن ساختار آن و فعال نبودن بخش خصوصی در این زمینه تنها مرکز بروز استعدادها و رونمایی از آنها است که گاهی خروج نیروها و گاهی هم فله ای از آن بطور مستقیم شلیک ها را متوجه سیاستگذاری های متولیانش می کند مثل خروجی این روزهای هنرپیشه گان و مجریان و عواملی از این دست که سال ها به نان و نام و آب تلویزیون رسیدند و برغم شاید میلشان حالا بقچه ها را بسته و تجربیاتشان را در آنسوی مرزها علیه همین رسانه ملی به کار می گیرند!
اگر چه خروج هر نیرویی از داخل و کوچاندیدن آنها به خارج مرزها حذف سرمایه های انسانی و ثروت ملی است و هنر متولیان در حفظ آنها است اما نباید فراموش کرد که عدم درک صحیح از بهره وری منابع انسانی و ناکارآمدی در مدیریت موجب این فرار ها می شود.حالا بماند سایر حدث و گمان ها که حتی یک عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام هم در هشدار ی به رئیس رسانه ملی گفته است مراقب نفوذی های این سازمان باشید!