جبران ناترازی با روش اشتباهی شدنی نیست!
جبران ناترازی با روش اشتباهی شدنی نیست!
معین نیوز_یونس رنجکش/ناترازی را واژه امروزی تر ورشکستگی در حوزه های مختلف که اینک در نظام مدیریتی کشور عنوان نام آشنایی در گریز از کاستی ها تداعی می شوند، گویند وآنچه در این ناترازی ها مشهود است مدیریت ناکارآمد باسهم مدیران اشتباهی است که نه تنها ترازی برای ناترازی ها نیستند بلکه خود عامل ناترازتر در ناتراز آبادهای بسیاری می باشند که همه آن سهم ملتی امیدوار و گرفتار آمده در چنگال نگاه ناصحیح مدیریتی است...

ناترازی را واژه امروزی تر ورشکستگی در حوزه های مختلف که اینک در نظام مدیریتی کشور عنوان نام آشنایی در گریز از کاستی ها تداعی می شوند، گویند وآنچه در این ناترازی ها مشهود است مدیریت ناکارآمد باسهم مدیران اشتباهی است که نه تنها ترازی برای ناترازی ها نیستند بلکه خود عامل ناترازتر در ناتراز آبادهای بسیاری می باشند که همه آن سهم ملتی امیدوار و گرفتار آمده در چنگال نگاه ناصحیح مدیریتی است.

یکی از مهم‌ترین نشانه های ناکارآمدی در سامان بخشی و تراز ناترازی های کمبود انرژی، دست بردن در کیسه عمر خدمات و برباد دادن ساعت کار مفید در ادارات دولتی است که مسوولیت آنها پشتیبانی و تسهیل گری در خدمات دهی به مردم است و اینک با تغییر ساعات کار بدون در نظر گرفتن شرایط و نگاه فرهنگی جامعه با بخشنامه های دستوری کم و زباد می شود و تنها صورت مُسئله پاک می گردد.

دولت اکنون در امتداد سیاست های اشتباهی پیشین با دستبردن در ساعات رسمی کار ادارات دولتی و تغییر از ۷ به ۶ صبح به دنبال کاهش مصرف انرژی برق و تراز کردن تولید ناترازی برای جبران کاستی ها است تا شاید ذخیره ای برای مصارف دیگر شود که این مهم در واقع غفلت اصلی در بهره وری از زمان کار در ادارات است که این روش نه تنها باری از کاستی های ناتراز انرژی را درمان نمی کند بلکه همان حداقل فعالیت کارکنان را هم برای خدماتی که باید ارائه شود به زیر حد انتظار رسانده است.

با نگاهی میدانی به آنچه در ادارات با تغییر ساعات کار در فصل گرما و سرمای سال که این چند ساله شاهد آن هستیم دیده می شود هدر رفت زمان مثبت کاری است که نه تنها کاربردی ندارد بلکه موجب به هم خوردگی توازن اجتماعی و آرامش فردی در زندگی های خانوادگی و اجتماعی نیز شده است زیرا تجربه نشان داده در این ساعات شروع به کار نه ارباب رجوعی گذرش به ادارات می خورد و نه کارمندی به موقع سرکار حاضر و اگر هم حضوری دارد پشت میز یا در حال چرت زدن می باشد یا به صرف صبحانه با همکاران در نیمی از ساعات مفید کاری مشعول است.

در این شرایط به هم ریختگی زندگی عادی کارکنان و ارباب رجوع اگر بخشنامه اخیر آموزش و پرورش در بیدار باش دانش آموزان برای حضور در کلاس های درس در وقت نامتعارف را هم اضافه کنیم حال باید دید که از آن طرف پشت بام هم سیستم نا‌کارآمد لغزیده است!

اکنون تنها راه جبران این کاستی ها و تراز ناترازی های ناشی از برباد رفتن کارکرد سرمایه های انسانی و منابع دیگر اصلاح اصولی مدیریت بهره وری از داشته های نیم بند موجود است که در تجربه کشورهای دیگر هم می توان جستجو کرد و چندان نیازی به کم و زیاد کردن ساعات کاری و یا جلو و عقب شدن عمر ملت نیست.

جبران این کاستی ها در کنار کار کردهای فرهنگی اصلاح روش های مدیریتی است.