رئیس سازمان برنامه و بودجه از افزایش سن بازنشستگی در برنامه هفتم توسعه گفت و اعلام کرد که صندوقهای بازنشستگی ناترازی بسیار دارند و یکی از راههای جبران را این افزایش دانست و اینکه نباید نیروی کار را تا زمانیکه توان دارد از دست داد.
این آقای منظور طوری منظورش را بیان میکند که گویا منظور برخی رفتارها در ساختار منابع انسانی و به هدر رفت این سرمایهها را نگرفته است و اصلا نمیداند که با این روش و سیستم او و دوستانش، امیدی به بهرهوری از این طول عمر اداری نیست!
باید گفت آنچه موجب هدر رفت سرمایه ها و ناترازی صندوق های بازنشستگی شده ناکارآمدی سکانداران پشت فرمان این کشتی به گل نشسته است که مدعیان سیاستبازی با نشاندن دست نشاندههای ورشکسته و دوستان گرمابه و گلستان خود بر مسند این سازمانهای گره خورده به عمر و منافع و سرنوشت انسانهای گیر افتاده در این نان خانه عده ای تمام تلاششان سود جستن یکطرفه و منفعتهای باندی و گروهی است وگرنه این حجم از صندوقهای بیمهای با آن سرمایههای کلان چگونه ممکن است نتوانند رفاه و آرامش سهامداران خود را تامین کنند.
آنچه آقای منظور به خوبی نیافته است مشکل ناترازی از قبل نامربوط بودن مدیران این صندوق ها و دخالتهای دولت و دست در جیب بازنشستگان و صاحبان صندوق است وگرنه دو سال هم به عمر بازنشستگی اضافه شود هیچ اتفاقی نخواهد افتاد و اصل مشکل عدم بهره مندی از نیروهای کارکشته و باتجربه و متخصص در همبن بدنههای اجرایی است که با تغییر هر دولتی که در این دولت و دوستان اقای منظور بیشتر به چشم می آید ، آمد و رفت های اتوبوسی و کنار گذاشتن متخصصان مهمترین هدر رفت سرمایه ملی است.راه دور نروید با ساماندهی همین نیروها در بخش های دولتی هم می توانید تراز خود را میزان کنید و دست از سر صندوق های بازنشستگی بردارید!
- نویسنده : یونس رنجکش