استراتژی دفاع و بازدارندگی در فراسوی مرزها از جمله برنامه های نظامی و امنیتی کشور در سال های پس از جنگ تحمیلی با توجه به تجربیات این دوره دفاع از خاک سرزمینی بود که برغم موفقیت های نسبی در بیش از سه دهه از عمر بازدارندگی آن، مخالفانی نیز داشت که گاهی با تحلیل ها و برداشت های متفاوت و حتی سطحی در پی نقد آن بودند و این نگرش را به سطح افکار عمومی کشاندند و آن حتی را در بوته نقد هزینه کردهای غیر ضروری انداختند که شاید هم چندان سنجیده تفسیر نمی شد.
با بررسی آنچه در این سال ها با رویکرد استفاده از نیروهای نیابتی و سرمایه گذاری های بازدارندگی در مسیر اهداف دکترین دفاعی کشور در فراسوی مرزها اتفاق افتاد و مقایسه آن با هزینه کردها از سوی کشورها و قدرت هایی که دکترین نظامی و دفاعی خود را براساس منافع ملی از شرق تا غرب جهان گسترش داده اند به خوبی تأثیر آن استراتژی دفاعی با همه ضعف و قوت های کم و بیش نهان و آشکار آن و نگاه به این روزها و شرایطی که در آن قرار گرفته ایم، بیشتر قابل ارزیابی است بویژه وقتی شاهد نفوذ و گسترش خط تهاجم دشمن به داخل مرزها و بر هم خوردگی امنیت کشور هستیم.
اکنون در چنین شرایط حساس و اقدامات دفاعی و تهاجمی و بازدارندگی هایی که به پشتوانه قدرت نظامی برای حفاظت از حریم کشور و برقراری امنیت در مقابل نفوذ و حمله دشمن شاهد آن هستیم و بدون شک در مسیر اهداف استراتژیک دکترین دفاعی است، شاید ضرورت تقویت آن نگاه در برابر تهاجم بیگانگان که در همگرایی یکدیگر علیه امنیت ایران صف آرایی شده اند بیش از گذشته احساس می شود.آنچه اکنون حائز اهمیت است از یک سو بیرون راندن و خنثی سازی تهدیدات تهاجمی دشمن خارجی با تدابیر و هوشمندی خاص از یک سو و احیای مجدد دکترین دفاعی پیشین در فراسوی مرزها با تقویت و تدبیر استراتژی و راهبردهای جدید است زیرا ایران کشوری برخوردار از جایگاههای راهبردی و منابع سرزمینی بسیار در کنار سرمایه های انسانی هوشمند و پیشران در توسعه است که این مهم و برنامه ریزی در بهره وری از آن در مقابل چشم طمع بیگانگان چندان سازگار با جهان قدرت که به دنبال تسلط بر منطقه و خنثیی سازی موقعیت های ژئو پلتیکی و تأثیر گذاری ایران در این جغرافیا هستند، نیست.
جنگ تحمیلی و تهاجم رژیم صهیونیستی علیه ایران و به دنبال آن پشتیبانی آمریکا و قدرت های همپیمان با آنان بر این حمله و تنهایی و اتکا به همگرایی های ملی از یک سو و داشته های نظامی کشور از دیگر سو نشان داد که برای حفاظت از حریم ایران و ملت آن تنها باید به برنامه ریزی های درونی متکی و دل سپردن به وعده های بیگانگان جز اتلاف وقت در زمان نیاز نیست و تجربه این روزها در دل سپردن به برخی کشورها گویای همین واقعیت است.
ایران کشوری خاص در جغرافیای خاورمیانه است که تقویت و بهره مندی از قدرت داشته ها و توانمندی های و اتکا به دانش بومی تنها راه پایداری آن است و دو جنگ تحمیلی هشت ساله عراق و ۱۲روزه رژیم صهیونیستی و آمریکا علیه منافع ملی ایران نشان داد که باید جز به ملت و توان نظامی و راهبردهای بازدارندگی خویش بر هیچ استراتژی استوار نبود هر چند که پاکسازی وطن فروشان و مزدوران و درک خواستگاه ملت مهمترین قدرت بازدارندگی و دفاعی مقابل بدخواهان و تهاجم بیگانگان است.
اکنون تا فرصت باقی است باید به بازیابی و گسترش توان خود پرداخت.
- نویسنده : یونس رنجکش