جفای انسان در حق طبیعت و به دنبال آن تغییرات اقلیمی که ملموس ترین آن خشکسالی است، سبب شده تا یکی از به ظاهر در دسترسترین عناصر حیاتی یعنی آب، رفته رفته به کیمیایی برای بشر تبدیل شود.
همین کاهش منابع آبی سبب شده تا آدمی با چنگ و دندان به دنبال ذخیرهسازی این منبع ارزشمند با انواع و اقسام روشها از علمی و غیرعلمی گرفته تا دوستانه و خصمانه باشد.
این موضوع به ویژه در زمینه آبهای مرزی اهمیت خود را بیش از پیش نشان داده است. “دیپلماسی آب” که تا همین چند سال پیش یک واژه فانتزی تلقی میشود حالا به یکی از مهمترین ابزارهای مدیریت در کشورهای ذی نفع در منابع آبی مشترک تبدیل شود.
با توجه به قرار گرفتن کشور ایران در کمربند خشک جهانی و وجود آبهای مرزی مشترک با کشورهای همسایه، دیپلماسی آب اهمیت خود را بیش از پیش نشان داده است.
یکی از مهمترین مناطق کشور که مشکلات ناشی از کم آبی بیش از پیش دامن گیر مردمان آن شده است، پهنه شرق و جنوب شرقی کشور است، دیاری که زمانی به مدد دستان بخشنده هامون زندگی در آن جریان داشت حالا در سایه رگهای خشکیده هیرمند به برهوتی لم یزرع تبدیل شده است.
دراین میان تامین حق آبه تالاب هامون، چند سالی است که در سایه ناآرامیهای کشور افغانستان درگیر کش و قوسهای فراوان شده است. با قدرت گرفتن دوباره طالبان در افغانستان به نظر میرسد باید هرچه سریعتر دیپلماسی آب برای تعیین تکلیف سرنوشت حق آب تالاب هامون دست به کار شود.
روحالله باقری کارشناس حوزه آب و محیط زیست با ابراز نگرانی درباره وضعیت جاری در افغانستان، بررسی پیامدهای این تحولات بر وضعیت زیستی در شرق کشور را ضروری دانست.
وی در این زمینه به خبرنگار ایرناپلاس گفت: تحولات ماههای اخیر در افغانستان و محدوده مرزهای شرقی و گسترش عملیات نظامی توسط طالبان و بازگشت آنان به قدرت در این کشور نگرانیهایی را در جامعه ایجاد کرده است.
این رخدادها را نمیتوان تنها یک کنش سیاسی در محدوده جغرافیایی آن کشور تفسیر کرد و این فعالیتها در آینده میتواند دارای تبعات گوناگونی برای ما و سایر کشورهای منطقه باشد.
بنابراین باید از جهات مختلف این موضوع بررسی و تحلیل شود. ایجاد موج جدید مهاجرت و یک شوک بارگذاری جمعیتی در آن منطقه تا تسلط بر منابع آبی بالا دست هیرمند از جمله وقایعی است که تاثیرات خود را در آینده نشان خواهد داد.
اهمیت راهبردی منابع آبی شرق کشور
این متخصص محیط زیستی با بیان اهمیت راهبردی منابع آبی در منطقه شرق کشور و مشترک با افغانستان افزود: افغانستان درعینحال که دارای جمعیتی کمتر از نصف ایران است، تقریباً دارای میانگین بارش یک و نیم برابری است و با توجه به میزان سرانه آب تجدیدپذیر، برخلاف ایران که در تنش و بحران آبی طبقهبندی میشود، افغانستان کشوری با وضعیت آبی مناسب است و به همین دلیل و نوع جغرافیای آن ناحیه، منابع آبی موجود در آن را باید ذخایری بااهمیت راهبردی دانست.
باقری افزود: شرایط خاص آن منطقه به گونه ای است که وضعیت زیستی در دو سوی مرزها با هر نوع تحولی در سه حوضه آبریز مشترک هامون- هیرمند، قره قوم و پترگان- خواف، تحت تأثیر قرار خواهد گرفت و این موضوع اهمیت و وزن آب در معادلات سیاسی بین دو کشور را بیشتر میسازد.
وی در ادامه بیان کرد: همین اهمیت و ویژگی موجب میشود ما ابعاد دیگری از روند حوادث جاری و پیش رو در افغانستان را بررسی کرده و لزوم کنشهای فعال سیاسی در این زمینه را مورد تاکید قرار دهیم.
دیپلماسی آب و محیطزیست
باقری، محیطزیست و آب را دارای جایگاهی ویژه در برنامهریزی سیاست خارجی دانست و بیان داشت: امروزه به واسطه نقش حوزه محیطزیست از جمله مباحث مرتبط با آب بر تحولات اجتماعی و به تبع آن سیاسی، شاهد یک تغییر نگاه بینالمللی دراینباره هستیم و به همین خاطر این حوزه در میان نخبگان سیاسی دارای جایگاه خاص شده است.
این صاحب نظر مسائل محیطزیستی در ادامه توضیح داد: در مفهوم و عرف بینالمللی، دیپلماسی آب منجر به ایجاد ثبات سیاسی خواهد شد، وضعیتی که به دنبال مدیریت همگام توسط کشورهای یک منطقه و در استفاده پایدار از منابع آبی مشترک شکل خواهد گرفت، امری که به دلیل عدم همراهی دولت گذشته در افغانستان روند عکس آن را شاهد بودهایم.
باقری با ارائه یک تعریف جدید و مشترک از دیپلماسی آب و محیطزیست گفت: امروزه در حال مواجه با شرایطی هستیم که یک تعریف جدید از دیپلماسی آب و محیطزیست را روبروی ما قرار میدهد.
مطابق این تعریف، میتوان، دیپلماسی آب و محیطزیست را استفاده از هرگونه اقدام مشروع در چهارچوب قواعد و ساختارهای بینالمللی برای ایجاد ثبات در یک منطقه دانست که در صورت عدم ثبات دارای پتانسیل ایجاد تنش آبی و زیستمحیطی منطقهای و فرا منطقهای باشد.
معادله ثبات در منطقه خاورمیانه و شرق کشور
وی در ادامه افزود: تاکنون معادله ثبات در خاورمیانه و به خصوص شرق کشور دارای متغیرهای ثابتی بوده است اما شرایطی که ما هم اکنون با آن مواجهیم یک متغیر جدید بنام آب و محیط زیست هم به این معادله ثبات اضافه کرده است. پس چارهای نداریم جز اینکه با یک نگاه جدید و در نظر گرفتن این متغیر جدید به دنبال حل معادله ثبات در شرق کشور و به طور کلی جغرافیای پیرامونی و خاورمیانه باشیم.
وی توضیح داد: تأثیر متغیر آب و محیطزیست در اوضاع کنونی کشورهای سوریه و عراق گواه این موضوع است که بدون در نظر گرفتن شرایط زیستی یک منطقه، ثبات سیاسی در آن نیز دور از دسترس خواهد بود.
از اتفاقات اخیر رخ داده در مورد سد احداثشده بروی رود نیل و تنشهای ایجادشده و بحران آتی بین کشورهای ذینفع نیز به عنوان یک مثال فرا منطقهای در این زمینه میتوان نام برد.
روحالله باقری روند شرایط موجود در افغانستان را نشاندهنده لزوم توجه بیشتر مسئولان به ویژه دستگاه دیپلماسی کشور دانست و متذکر شد: تصمیمگیران و تصمیمسازان باید بدانند که اهمیت استقرار یک حکومت سیاسی مشروع و مورد تأیید بینالمللی در کشور افغانستان که دارای مقبولیت مردمی در داخل آن کشور نیز باشد، میتواند تأثیر مستقیمی بر زیست اجتماعی در منطقه شرق ایران داشته باشد.
پس با مفهوم جدید دیپلماسی آب و محیطزیست باید به دنبال نقشآفرینی موثر و مثبتی در تحولات فعلی و آتی افغانستان باشیم.
ابهام در تضمین عملکرد طالبان
باقری ادامه داد: اگرچه هنوز برای پیشبینی چگونگی تعامل با طالبان زود است اما از هم اکنون باید برنامه ریزی لازم برای اقدامات و مذاکره در مورد تفاهمات آبی عملیاتی شود.
به طور قطع نیازمند ابزارهایی هستیم که در صورت عدم پایبندی به تعهدات آبی بتوانیم از آن ابزار در جهت تأمین منافع ملیمان بهره ببریم.
اهمیت محیط زیست و منابع آبی برای بازیگران منطقهای و فرا منطقهای
باقری با تاکید بر برنامهریزی قدرتهای منطقهای و فرا منطقهای برای تسلط بر منابع آبی افغانستان اظهار داشت: امروزه محیطزیست و امنیت زیستی به عنوان یک مؤلفه جدید قدرت در حال مطرحشدن است و پایداری منابع آبی را باید یکی از عناصر این مؤلفه دانست.
موضوعی که بازیگران سیاسی منطقهای و فرا منطقهای به آن توجه داشته و بخشی از برنامهریزی آنها برای تأثیر بر تحولات جاری افغانستان به دلیل آگاهی از تأثیرات وضعیت آب در این منطقه بر تحولات آینده است. آنها به دنبال تسلط بر منابع آبی افغانستان هستند، لذا ضروری است حرکت ما در پازل افغانستان به نحوی باشد که این منابع آبی تصویری از یک ابزار فشار برای کشور را متصور نساخته و به واسطه آن یک چالش جدید در منطقه برای ایران ایجاد نشود.
این بازیگران بر مبنای پروتکلهای نانوشته سیاسی به دنبال اهداف خاص خود و تأمین منافع ملیشان هستند، امری که بهای آن تاکنون عدم ثبات در افغانستان بوده است. بنابراین تلاش در جهت ایجاد و استمرار یک دموکراسی فراگیر قومی- مذهبی میتواند گامی در راستای خنثیسازی جریانهایی باشد که به دنبال ایجاد یک اهرم فشار جدید بر کشور و این بار در منطقه شرق هستند.
آب و محیطزیست پیونددهنده دولتها و ملتها
این کارشناس حوزه آب و محیط زیست توجه به تغییر نگاه دولتمردان دو کشور نسبت به موضوع آب و محیطزیست منطقه را ضروری دانست و گفت: تاکنون دولتهای افغانستان با انجام عملیات سد سازی روی رودهای مشترک هریرود و هیرمند و عدم توجه به تأمین حق آبه پاییندست به نوعی موجب تهدید امنیت زیستی در منطقه سیستان و بلوچستان و خراسان شدهاند. درحالیکه با تعامل و پایبندی به توسعه متوازن در دو سوی مرزهای جغرافیایی میتوان با تاکید بر نقاط اشتراک فرهنگی به دنبال افزایش عمق راهبردی و منافع دو ملت بود و این امر نیز در شرایط امروز جز در سایه استقرار یک حکومت باثبات امکانپذیر نیست.
بنابراین همان طور که دولت ایران میبایست با یک دیپلماسی فعال به دنبال استقرار صلح و دموکراسی پایدار در افغانستان باشد، دولت آینده افغانستان نیز باید خود را متعهد به رعایت حق آبههای طبیعی و زیستمحیطی دانسته و نسبت به این امر آگاهی داشته باشد که تنها در صورت توسعه متوازن در دو سمت مرزها میتوان به امنیت در آن منطقه امیدوار بود.
باقری افزود: روی دیگر سکه بیثباتی در افغانستان عدم مدیریت صحیح منابع آبی موجود در آن کشور است که در حال حاضر و علیرغم میزان بارشهای مناسب در افغانستان رخ داده و به همین دلیل در این کشور شاهد روند بحرانی شدن در منابع آبی هستیم.
در صورتی که در شرایط پایدار سیاسی و یک رویه همگرایی منطقهای میتوان با انتقال دانش فنی، تجربی و مهندسی در حوزه آب و فاضلاب و مدیریت منابع آب، در جهت توسعه پایدار در منطقه حرکت کرد.
باقری تصریح کرد: سالها در پهنه جغرافیایی سرزمینی که از نظر تاریخی بنام ایران شناخته میشود، حیات اجتماعی با تنوع و تکثر اقوام مختلف و به صورت زیستی مسالمتآمیز ادامه داشته است. این پهنه سرزمینی باوجود تغییرات مرزهای سیاسی در طول تاریخ و گسست جغرافیایی، دچار گسست فرهنگی نشده و ارتباط مابین اقوام در بستر تاریخ تا زمان حاضر جریان داشته و حتی این ارتباط اجتماعی و فرهنگی در حوزه افغانستان دارای نمود بیرونی بیشتری نیز بوده است و نباید با حضور طالبان در قدرت دچار یک انسداد جبری شود.
پس در صورت پیگیری یک دیپلماسی فعال در این زمینه، آب و محیطزیست با توجه به اشتراکات فرهنگی ما و افغانستان میتواند بستری برای نزدیکی دولتها و ملتها باشد، امری که باید دید با گذر از شرایط فعلی و تثبیت یک دموکراسی فراگیر، در آیندهای نزدیک میتوان به آن امیدوار بود یا نه؟