این روزها ویدئویی از سخنان تبلیغی یک مسئول نهاد نظامی در یکی از شهرهای شمالی در شبکه های خبری منتشر شده است که در آن از یک اتفاق بزرگ و رویدادی فرهنگی یاد می کند که برای اولین بار در سطح کشور در آن شهرستان توسط این نهاد اجرایی می شود.
او در کلیپ منتشر شده از بازسازی جهنم برای عبرت آموزی می گوید که این رویداد می تواند نقش مهم فرهنگی در ایجاد تحول در افراد جامعه داشته باشد.
از اینکه چنین برنامه هایی چه تاثیری بر انسان دارد و کانون فکر و ایده پردازی آن از کجا و توسط چه کسانی طراحی و سرچشمه می گیرد و کدام جامعه مخاطب را مورد نظر دارند بماند و کاری نداریم اما نکته قابل توجه چرایی دیگری است که در نوع طراحی اینچنین برنامه هایی با توجه به ساختار ذهنی جامعه ی امروز و مخاطبان آن برمی گردد.
آیا متولیان اینگونه رخدادهای فرهنگی نمی توانند شکل برنامه را به جای توجه به ذهن جهنمی با همان آموزه های برگرفته از کتب دینی به سمت زیبایی ها گرایش دهند و برنامه هایی با جاذبه زیبامحور خلق و اجرا کنند.اگر قرار است تحولی در ذهن و رفتار مخاطبان اینگونه برنامه ها رخ دهد آیا بهتر نیست به جای پردازش به جهنم برای عقوبت کارهای زشت به بهشتی پرداخته شود که سرشار از امیدواری و مثبت اندیشی است و می تواند پاداش رفتارهای خوب و پسندیده باشد.
آیا اینگونه برنامه ها در جامعه ای که گریزان از بسیاری سرمایه های اجتماعی شده است و آموزه ها و رفتارهای اشتباهی مسیر آن را تغییر داده، می نواند موجب تحول فکری شود.
آیا به جای ذهن جهنمی، نمی نوان بهشتی نگریست و به جای تهدید، فضای امیدواری را در ذهن جامعه ایجاد و نگرش ها را به سمت ارزش های انسانی دلپذیر سوق داد.برای اینگونه برنامه سازان تنها می توان این نکته را یاد آورشد که دستکاری های غیر تخصصی در حوزه های فکری و اجتماعی می تواند عواقب دیگری غیر از نگاهها و نتایج سطحی به بار آورد.
لطفا در باور کارکرد نگرش های سطحی خود، تجدید نظر کنید!
- نویسنده : یونس رنجکش