ترک زودهنگام عبدالمالکی وزیر تعاون کار و رفاه اجتماعی بیش از انکه پاسخی به فشارها بر دولت و کاهش التهابات سیاسی رییس جمهور باشد نشانه ای از صدارت های لرزانی است که چندان نباید بر آن دل بست .
استعفای وزیری جوان از وزارتخانه ای کلیدی و چهره ای شاخص در جمع هواداران گفتمان رییس دولت سیزده در کمتر از یکسال با آن همه حجمه اگرچه گفتار و کردار اقای وزیر هم بی تاثیر در این عقب نشینی نبود یک حرف جدی برای گفتن دارد و آن نگاه به نبود حکمرانی واقع بینانه و پرهیز از شعار گرایی در میدان مدیریت سرنوشت کشور و مردم است .
شتاب وزیر جوان برای پالایش وزارتخانه ای بزرگ و عیالوار هر چند که یک ضرورت به شمار می رود اما پای جای همان روش ها تنها با عوض کردن قبیله ها و خودی گزینی تر شدن دایره انتصابات قرار دادن جز نشانی از بی باوری به انچه شعار تغییر و عدالت طلبی بود تعبیر دیگری نشد و انچه موجب برهم خوردگی فضای اجتماعی در این مدت گردید تصمیمات بی پشتوانه با نگاه منفعت طلبانه قبیله ای تفسیر شد.
اعتراضات پی در پی بدنه پایین دست متصل به شبکه خدمات این وزارتخانه پرچالش، هرچند پیوند خورده با علت های دیگری است، نشان داد که تجربه در کنار ادعای متخصص بودن و شعارهای پر سر وصدا ، رکن اساسی در دولتمردی و رفع نگرانی ها و پیشبرد برنامه های حاکمیتی است.
با همه تجربه کمتر از یکسال گذشته دولت سیزده با رویکردهای دولتمردانش انچه مهم است آغاز تغییر برای نرفتن هزار راه اشتباهی است که ممکن است کشور را به بیراهه بی بازگشت رساند و نکته مثبت رییس دولت در این شرایط پذیرفتن اشتباهات همکارانش و اصلاح امور در شرایط سخت حکمرانی این روزهای کشور است.
با این اوصاف و تغییر وزیر جوان دیگران نیز باید گوشی دستشان بیاید که این صدارت ها مستعجل و لرزان است!