این عکس به هردلیل و انگیزه که بطور یقین در چنین سطحی و در این شرایط زماتی منتشر شده است ، نمی تواند از سر اراده شخصی و تنها برای یادگاری دو شخصیت سیاسی و دیپلمات ان هم در کشوری دیگر که هر دو در مسیر چالش ها و مداخلات و عقب ماندگی و افتادگی تاریخی ان نقش مهمی داشته اند، باشد و باید انگیزه ای فرا تر را جستجو و پیام نهفته در ان را واقع بینانه درک کرد.
اگر چه بطور رسمی دیپلمات ظریف ما در این اخرین روزهای عمر صدارت بر دستگاه دیپلماسی در پاسخ به این عکس نوستالوژیک، نقش تاریخی خود را ایفا و واکنش در خوری در کنار فرمانده سابق جنگ و سیاستمدار و رییس فعلی قوه مقننه داده است و سایر فعالان و علاقمندان به ایران با انتشار مطالبی این عکس را به چالش کشانده اند اما سووال اصلی انگیزه انتشار همزمان این عکس با زمان انتقال قدرت به دولت جدید و تغییرات سیاسی است که در هاله ای از ابهام مانده و باید مفهوم آن را کنکاش کرد و هدف انتشار دهندگان این عکس یادگاری نوستالوژیک دردناک ایرانیان که یاد اور اشغال کشوری به دست سلطه گران است را جویا شد.
با مروری به تاریخ ایران بویژه در دویست سال گدشته و با ضعف عمده حکمرانی در حکومت قاجاریه و نفود و مداخلات روس و انگلیس به عنوان دو کشور مداخله گر در امور ایران از شمال تا جنوب و اتفاق هایی که در پیامد این مداخلات و تجزیه ایران و تقسیم و تاراج خاک و منابع کشور در ان روزگاران اتفاق افتاد، مردم ایران هیچگاه سابقه خوبی از این دو کشور در ذهن ندارند و چه بسیار تغییر سرنوشت ایران و فلاکت ها و عدم توسعه یافتگی این سرزمین فرصت ها را ، به نقشه ها و ترفندها و خوی استعماری این دو کشور ربط می دهند و همچنان این نگاه در فرهنگ عامه ایرانیان مستتر است.
مداخلات این دو کشور در مسیر کسب منافع خود در این سالیان تا به امروز، هر چند با شکل و ترفندهای مختلف بوده است و یاد اوری های ان را می توان از دوران شکل گیری مشروطه تا سقوط عصر قاجار و روی کار امدن دوران پهلوی، روزگاران ملی شدن صنعت نفت و سرنگونی دولت قانونی مصدق و سال های پیروزی انقلاب اسلامی و دوران جنگ تحمیلی و ادوار فشار بر عصر سازندگی و اصلاحات و اجرای تحریم ها و تقدیر برجام و بازی دو گانه تهدید و تحریم مشهود است با انتشار این عکس دو نفره دو سفیر بر روی صندلی معروف چرچیل و استالین را هم باید از نگاه دیگری مرور کرد.
این عکس در خود پیامی را به همراه دارد که نباید از ذهن دور داشت بویژه در شرایطی که امروز با روی کار آمدن دولت جدید در ایران و اجرای برنامه ها و اهداف تعریف شده در استراتزی تامین منافع ملی بسیار حایز اهمیت و پیام های جدیدی را به همراه دارد .
عکس این دو دیپلمات شاید این پیام را برای دولت و مردم ایران القا کند که سرنوشت کشور همانطور که در ۲۰۰سال گذشته گره خورده در سیاست های این دو قطب قدرت پیدا و پنهان عرصه جهاتی بوده است اکنون نیز به اینگونه خواهد بود و وقتی صندلی خالی وسطی ان عکس تاریخی متعلق به روزولت را هم در خلا سفیر آمریکا در ایران به تفسیر بنشینیم پیام ان مهمتر خواهد بود یعنی مسوولیت پر کردن خلا مداخله آمریکا را هم در تقسیم پنهانی منافع، ان دو خواهند پوشاند و مثلث روس و انگلیس و آمریکا محور همه اتفاق ها در سرنوشت ایرانند.
به هر تقدیر هر گونه برداشت از رونمایی این عکس به دلیل انکه نمایندگان سیاسی کشورها مجاز به انجام هیچ رفتاری مگر در هماهنگی با دولت خود نیستند و انان مجری سیاست ها هستند، می تواند حامل پیام خاصی باشد ، اما همانگونه که این کشورها می دانند حساب امروز ایران با گذشته بسیار متفاوت است و نقش و توان و قدرت بازدارندگی، دفاعی و بازیگری های جهانی و منطقه ای به واسطه وجود مولفه های قدرت در ایران و انسجام ملی و قوت قدرت مرکزی، هرگز اجازه بسیاری از مداخلات را همچون گدشته به بیگانگان نخواهد داد و مردم ایران هرچند که نارضایتی های پنهان و پیدای بسیاری از وضع فعلی اقتصادی و معیشتی و تامین رفاه خود دارند ، اما هرگز دل به ذلت مداخله بیگانگان نمی دهند و خواب و رویای انان را برآشفته می کنند و شاید بهترین مثال میراث برجای گذاشته از خود در دوران دفاع مقدس باشد و یا ایستادگی و تحمل فشارهایی که اکنون به دلیل سیاست های مداخله گرانه این کشورها و بازی های منفعت طلبانه ای که در برابر ملت ایران دارند ، واکنش واضح به این پیام ها باشد که می گویند، ایستاده ایم .
اکنون دولت جدید نیز که پای در مسیر تداوم سیاست های نظام خاکمیتی در تامین منافع ملی کشور و مردم گداشته است باید مقتدرانه با دور اندیشی و رفتارهای دیپلماتیک هم پاسخ مناسب به اینگونه فضا سازی ها بدهد و هم سیاست شعار اویخته بر پیشانی دستگاه دیپلماسی خود را پیش ببرد و صد البته انچه در دوران جدید باید بیش از همیشه آویزه گوش های سیاست ورزی شود تقویت بنیان اقتصادی جامعه و رشد اقتصاد ملی به عنوان یک مولفه مهم قدرتی که متاسفانه به هردلیل ممکن از اجرای سیاست های اشتباه تا غفلت ها و ناتوانی مدیریتی انگونه که شایسته بود تاکنون این مهم عملیاتی نشد و در چانه زنی های دیپلماتیک انچه در روی میز برای مذاکره و چانه زنی نداشتیم توان و قدرتمند اقتصادی برغم برخورداری از فرصت ها و قابلیت های کشور بوده است.
بهترین توان و قدرت دولت اینده در مقابل اینگونه رفتارهای گستاخانه بیگانگان تقویت توان ملی با پویایی اقتصادی و گره زدن سرنوشت قدرت ها به اقتصاد ایران نه اقتصاد ایران و توسعه کشور به سیاست های دیگران خواهد بود !
- نویسنده : یونس رنجکش