به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، ارتش جمهوری اسلامی ایران و نیروهای چهارگانه آن نقش موثر و تعیین کننده ای در دفاع از تمامیت ارضی کشورمان دارند. نقش دفاع از مرزهای زمینی ایران اسلامی برعهده نیروی زمینی محوری ارتش قرار دارد که این نیرو از همان سال های پیروزی انقلاب اسلامی با استفاده از کارکنان انقلابی و مومن خود در تامین امنیت کشورمان تلاش های بسیاری کرد. نزاجا در حین اجرای ماموریت های خود برای دفاع از کشورمان تعدادی بسیاری شهید، جانباز و آزاده تقدیم اسلام و کشورمان کرده است.
ارتش انقلابی و مسلمان؛ پشتیبان امام، اسلام و مردم ایران
ارتش ایران پیش از پیروزی انقلاب اسلامی به رغم داشتن نیروهای متعهد، مسلمان و مومن به واسطه رژیم ستمشاهی در خدمت اهداف آمریکا در غرب آسیا قرار داشت و راهبردهای نظامی آن رژیم استکباری را در غرب آسیا اجرا میکرد. اما بسیاری از نیروهای ارتش با این کار موافق نبودند، به ویژه هنگامی که مستشاران آمریکایی همه کارهای مهم را در اختیار خود داشتند و به متخصصان ایرانی ارتش اجازه انجام کارهای مهم را نمیدادند.
میتوان به جرات گفت که این یکی از دلایل اصلی است که نیروهای ارتش با انقلاب مردم و امام همراه شدند تا دست آمریکا را از کشور اسلامی ایران قطع کنند. به همین دلیل هم ارتش در تظاهرات مردمی علیه آنان دست به تفنگ نمیبرد و حتی برخی از فرماندهان ارتشی نیز سربازان خود را از این کار منع میکردند.
امام خمینی (ره) رهبر و بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی در روزهای پیش از پیروزی انقلاب سخنان بسیاری درباره پیوند ارتش با مردم در مبارزه با رژیم ستمشاهی دارند. ایشان در یکی از سخنرانیهای خود در تاریخ ۱۵ شهریورماه سال ۵۷ خطاب به ارتش میفرمایند؛ «من از ارتش محترم ایران سپاسگزارم که در راهپیمایی عظیم تهران و سایرشهرستانها به روی مردم وطنخواه خویش که از ستمکاری پنجاه سالۀ دودمان پهلوی به جان آمده اند، آتش نگشودند و دست خود را به جنایت بزرگی که کار همیشگی فرمانروایان است آلوده نکردند. من، در این موقع حساس که کشور و وطنمان در لب پرتگاه و بر سر دو راهی سقوط یا استقلال واقع شده است، دست خود را به سوی نیروهای زمینی، هوایی ودریایی وفادار به اسلام و وطن دراز میکنم و برای حفظ استقلال و بیرون آمدن از یوغ اسارت و ذلت، از آنان استمداد میکنم.ای سربازان غیور که برای وطن و کشور خود فداکاری میکنید! بپاخیزید! ذلت و اسارت بس است! پیوند خود را با ملت عزیز استوارتر کنید و فرزندان و برادران برومند خود را برای هوای نفس یک خاندان چپاولگر به خاک و خون نکشید. بر گویندگان و نویسندگان است که در روشن شدن افکار برادران نظامی خود هر چه بیشتر کوشا باشند و ملت ایران باید به آنان احترام گذارد؛ آنان برادران ما هستند.»
پیروزی انقلاب اسلامی و توطئه انحلال ارتش
هنگامی که انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ به پیروزی رسید، استکبار جهانی و متحدانش که از بازگرداندن شاه خائن به کشورمان از طریق کودتا ناامید شده بودند دست به تجهیز گروهکهای معاند و ضد انقلاب زدند. معاندان کشور و انقلاب اسلامی همواره به دنبال این بودند تا با ایجاد توطئههای گوناگون، ارتش را منحل کنند.
یکی از شاهدان عینی آن روزها میگوید: سازمان ارتش وضعیت مناسبی نداشت و از هم پاشیده بود. در همان روزها شایعه شد که ممکن است دیگر حقوقی داده نشود. وضعیت نظم و انضباط نیز خوب نبود، حتی به برخی از افسران ارشد ارتش هم اجازه ورود به پادگانها داده نمیشد. این موقع بود که امام خمینی (ره) که از اهمیت وجود ارتش و فعالیت آن در حفظ کشور آگاه بودند پس از مشورت با مشاوران خود از جمله آیت الله خامنهای (مدظله العالی) و مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی محکم و استوار به این تصمیم رسیدند که ارتش باید باقی بماند. در این اوضاع که دشمنان از توطئه خود در انحلال ارتش ناامید شده بودند، تلاش کردند تا با ایجاد و تحریک گروهکهای ضد انقلاب و تروریستی جدایی طلب علاوه بر ایجاد آشوب در کشورمان بخشهایی مانند کردستان، خوزستان، گنبد و آذربایجان را از کشورمان جدا کنند. اینجا بود که ارتش وارد میدان شد.
اگر ارتش نبود…
۳۱ شهریورماه ۱۳۵۹ بود که ارتش رژیم بعثی به پشتوانه حمایت بیش از ۳۰ کشور جهان، تهاجم سراسری علیه ایران اسلامی را آغاز کرد. در این میان نقش ارتش جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک نیروی منسجم و یکپارچه و همچنین محوری در دفاع از تمامیت ارضی کشورمان بسیار اهمیت داشت. به همین دلیل هم نیروهای سه گانه ارتش در همان نخستین ساعت تجاوز به کشورمان با استفاده از تجهیزات خود پاسخ این تهاجم رژیم بعثی را با یک مشت محکم دادند.
نیروی هوایی ارتش در همان نخستین ساعتها با حمله ۱۴۰ فروندی به مواضع مهم رژیم بعث عراق ضربه مهلکی را بر پیکره صدام وارد کرد. نیروی دریایی هم به فاصله یک تا دو ماه نیروی دریایی بعثی را نابود کرد. اما نیروی زمینی نیز همچون نیروهای دریایی و هوایی وارد عمل شده بود تا مانع از تاراج خاک ایران شود.
یکی از افسران نیروی زمینی ارتش در همان روزهای دفاع از ایران اسلامی در کنار سایر رزمندگان نقش مهمی ایفا کرده است که در ادامه با زندگی او آشنا میشویم.
فرمانده کبریایی ارتش کیست؟
امیر سرلشکر شهید مصطفی کبریایی یکی از فرماندهان شهید نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران است که هشتم اردیبهشت ماه سال ۱۳۲۴ در شهرستان طالقان از توابع استان البرز و در خانوادهای متدین و نسبتا پرجمعیت چشم به جهان گشود، او فرزند سوم و پسر ارشد خانواده بود. مصطفی دوران ابتدایی و دبیرستان را در زادگاهش گذراند و به علت علاقه به نظامی گری وارد دبیرستان نظام ارتش در تهران شد. او پس از دریافت دیپلم ریاضی از دبیرستان نظام و قبولی در آزمون ورودی دانشگاه افسری ارتش در سال ۱۳۴۶ در ارتش استخدام شد.
مصطفی انسان بسیار باهوش و شایستهای بود، او توانست در مهرماه سال ۱۳۴۹ با درجه ستوان دومی از دانشگاه افسری ارتش فارغ التحصیل و برای گذراندن دوره پیاده به مرکز پیاده شیراز اعزام شود. سال ۱۳۵۰ سال مهمی برای او بود چراکه پس از طی دانشگاه افسری و دوره پیاده توانست تا به عنوان افسر وارد لشکر ۷۷ پیاده خراسان منتقل و در تیپ ۲ قوچان پادگان امام قلی (واقع در مرز ایران با ترکمنستان) مشغول خدمت شد. مصطفی در جمع همکاران خود، شایستگیهای متعددی از جمله حسن مدیریت، اخلاق مداری، شجاعت و فرماندهی مطلوب از خود نشان داد و به عنوان افسر نمونه تیپ بارها مورد تشویق قرار گرفت.
خاطرهای از شهید کبریایی
یکی از بستگان شهید کبریایی درباره ویژگیهای شخصیتی این شهید میگوید: شهید «مصطفی کبریایی» یک حزب اللهی همیشه در صحنه بود که در محیط خدمت خود مبارزات وسیع اسلامی خود را در قالب احیای نشر فرهنگ و غنی اسلام به تناسب اوضاع و احوال و شرایط پذیرش جو به ادای انجام فرضیه نمازهای جماعت یومیه و دعوت و شرکت مستقیم در زنده نگهداشتن خاطره و مراسم سوگواری سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین داشت.
استاد و فرماندهای شایسته که شاگردانش صدام را تسلیم کردند
امیر شهید مصطفی کبریایی پس از اینکه دوره عالی پیاده را با موفقیت گذراند به دانشکده افسری منتقل شد و مسئولیت فرماندهی و استادی یگانهای دانشجویی را بر عهده داشت و تا پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی به تربیت و آموزش دانشجویان مشغول بود و شاگردانی که او تربیت کرده بود توانستند در طول هشت سال دفاع مقدس نیز بدرخشند.
دفاع مقدس و آغاز حراست از خاک ایران اسلامی
در سال ۱۳۵۸ با انجام تغییرات در وضعیت ارتش و انتقال افسران دانشکده افسری به سایر یگانها، شهید بزرگوار به لشکر ۹۲ زرهی اهواز منتقل و در گردان ۱۵۸۱ دژ خرمشهر، به عنوان افسر عملیات گردان منصوب شد. با شروع جنگ تحمیلی و شلیک اولین گلوله توپ به خرمشهر، او به همراه سایر همرزمان خود و دیگر مدافعان خرمشهر با دشمن بعثی متجاوز شجاعانه جنگید و با مقاومت دلیرانه و سرسختانه ارتش، سپاه و نیروهای مردمی در طول ۳۴ روز نبرد سنگین و تن به تن حماسههای بدیعی را از ایثار و شهادت خلق کرد. شهید گرانقدر ارتش اسلام پس از نبرد شبانهروزی در صحنه کارزار دفاع از خرمشهر در تاریخ ۱۶ مهرماه ۱۳۵۹ شربت شهادت نوشید و به جمع شهیدان مظلوم خرمشهر پیوست.
حاصل ازدواج شهید کبریایی در سال ۱۳۵۳، دو فرزند دختر میباشد که این فرزندان گرامی همچون پدر، در سنگر علم و دانش برای اعتلای نام ایران اسلامی و شهدای این وطن در تلاشند. خاطرات این شهید در کتابی به نام «مقاومت تا آخرین نفس» به قلم سعید نوروزیان به رشته تحریر درآمده است.