چرخش ناگهانی ارمنستان به سمت آمریکا و اعلان برگزاری مانور نظامی مشنرک با این کشور در حیات خلوت روسیه که سرگرم در جنگ اوکراین است، شوک جدیدی در منطقه هرچند قابل پیش بینی ایجاد کرد.
این مانور که در پی شدت گرفتن نزاع تاریخی دو جمهوری آذربایجان و ارمنستان رها یافته از چتر پسا اتحاد جماهیر شوروی در حمایت از کشور ارمنستان برگزار می شود ، بدون شک در کنار چالشی برای روسیه، مشکلی جدی برای ایران نیز به دلیل گسترش حوزه نفوذ امریکا در قفثاز و همسایگی این کشوربه شمار می رود.
اتفاق های خطر آفرینی را که آذربایجان با وارد شدن در بازی ترکیه با هدف گسترش ایده تورانی از یک سو و اسرائیل با تمرکز بر نزدیکی به مرزهای ایران در مسیر کنترل و آسیب زدن به این کشور در دیگر سو در کنار امریکا با گسترش حوزه نفوذ در قفقاز و کنترل دو گانه ایران و روسبه و همپیمانان شبکه شرقی در پیش گرفته است موجب تغییر ژئو پلتیک منطقه و ریسک بالای در افتادن در اتش و باتلاق درگیری های منطقه ای می شود که یک طرف بازی باخت ان بطور یقین متوجه آذربایجان خواهد بود.
قره باغ که در معادلات ژئو پلتیکی زایده ای مناقشه بر انگیز از زمان فروپاشی شوروی سابق در حدود چهار دهه پیش بین دو کشور جدا شده از این بلوک قدرت شرقی بوده است، ابنک نقش غیر قابل انکاری در تحولات منطقه ای و درگیر کردن همسایگان در تغییرات پیش رو دارد، بطوریکه ایران به صراحت به دو درگیر اصلی و محوری این مناقشه عدم تحمل پذیری خویش در تغییرات مرزی و ژئو پلتیکی را گوشزد کرده و پیاده کردن نیرو و تقویت مرزها با قدرت نظامی را راهی در مسیر اقدامات بازدارندگی این تغییرات می بیند.
روسیه که هم اینک به دلیل درگیری پیچیده با دنیای غرب و امریکا و در کنار ان ناتو سرگرم صیانت از مرزهای خویش و پرداختن به دفاع در مقابل گسترش ناتو است، دیگر قدرت پیشین خود برای کنترل کشورهای حوزه نفوذ بویژه ارمنستان و آذربایجان را ندارد و در همبن راستا نزدیکی ارمنستان به امریکا برای حفظ خویش و اتکا به این قدرت برای جلوگیری از پیشروی های آذربایجان را باید گامی اثر بخش در منافع ملی ابن کشور در خلا تاثیر گذاری روسیه تلقی کرد.
آنچه اما اینک مهم است گسترش نفوذ امریکا در حیات خلوت روسبه بدون شلیک گلوله و با تغییر پیچیده موازنه قدرت بر اساس پیمان های نظامی و دفاعی با کشورهای منطقه به جز ایران است.انچه موجب قدرت گیری و نفوذ بیشتر ا مریکا در این بازی خواهد شد ،منافع مشترک و روابط مناسبی است که از یک سو با آذ ربایجان و ارمنستان دارد و در دیگر سو با ایستادن در کنار اسرائیل و ترکیه بر حسب منافع مشترک به اهدافش نزدیک می شود که اگر به این معادله اختلافات و دشمنی تاریخی با روسیه و ایران را به عنوان هدف مشترک مقابله ای با همپیمانان خود در منطقه بیافزایم وزن چالش های تولیدی و ظهور تغییرات و ژئو پلتیکی با محوریت امریکا در قفقاز بیشتر قابل لمس است مگر انکه در این فرایند ایران و ردسیه با تحرکات جدید به بازی جدید بپردازند!
آنچه اکنون بسیار حایز اهمیت است خالی شدن دست روسبه از توان و قدرت بازدارندگی و کنترل کشورهای اقماری حوزه نفوذ آن است که با از دست دادن یکی پس از دیگری انها از کانون همگرایی های دیروز و ترسیم خط واگرایی مانند انچه در اوکراین و گرجستان و سایر کشورها در حوزه بااکان به دلیل عدم اعتماد و رویکرد شفاف روسیه افتاد ، اتفاق های جدید و تعییرات در قفقاز نیز قابل پیش بینی است.
ایران اما شاید تنها کشوری باشد که هم می بایست مدافع منافع خویش باشد و هم جور روسیه را هم متحمل شود تا از اسیب های احتمالی تغییرات ژئو پلتیکی منطقه در امان بماند و در این راستا ایستاون در سمت درست تاریخ و اتخاذ تصمیمات سرنوشت ساز بویژه بهره مندی از قدرت بازدارندگی در کنار تعامل با همسایگان و استفاده از طرفیت های حقوقی نظام ببن الملل در برابر بازی های آذربایجان می تواند شرایط را تغییر دهد انچه اما مهم است نادیده گرفتن روسیه به اولویت های گذشته در برابر حوزه قفقاز و قدرت چانه زنی ان در شرایط فعلی است که بازی را به سود مداخلات امریکا پیش خواهد برد.
- نویسنده : یونس رنجکش