اعلام نظر سنجی های مختلف از میزان مشارکت مردم در مرحله اول انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری نشان از رشد حضور تا مرز ۶۰درصد داشت که مبنای بسیاری از تحلیل ها در خصوص نتیجه انتخابات بود.
آنچه اما روز جمعه ۸ تیرماه رقم خورد متفاوت تر از تحلیل ها و آمارهای اعلامی بود که در نوع خود شاید در رفتار شناسی جامعه ایرانی متفاوت به نظر می رسید.
در این انتخابات هرچند نتیجه آرای سبد دکتر پزشکیان قابل پیش بینی بود و او یکی از پیشتازان حتی قادر به تمام کردن انتخابات در دور اول بود اما نتیجه سبد آرای جریان اصولگرایی بسیار متفاوت و خارج از تصور به نظر امد زیرا جا به جایی سبد آرای جلیلی و قالیباف آنگونه نبود که پیش بینی می شد و یا رای پورمحمدی و باطله که نشان از اتفاق دیگر داشت.
آنچه در تحلیل این انتخابات می توان نتیجه گرفت چیزی در مقایسه با دوره پیشین ریاست جمهوری بر سبد رای دهندگان نه تنها افزوده نشد بلکه ریزش هم داشت و رقم بیست و چهار و اندی میلیون نفر در دور اول این انتخابات کمتر از دوره سیزدهم بود اما برغم تمام تلاش ها برای حفظ رای سبد اصولگرایان که مر بوط به انتخاب رییس جمهور دوره سیزدهم بود دکتر پزشکیان توانست آنرا در سبد خود قرار دهد و این امار بیش از ده میلیونی حاکی از تغییر سبد آرای شرکت کنندگان در انتخاب میان دو کفتمان استمرار طلبی و تغییر وضع موجود برغم تحریم انتخابات توسط بخش عمده ای از مردم بود.
اینک اما آنچه مهم است تحلیل منطقی برای نیامدن بخش قابل توجهی از ۶۲درصدی است که در این انتخابات احتمال حضور بیش از ۲۰درصد آنان می رفت است.
شاید مهمترین دلیل در این عدم مشارکت واستقبال بویژه قشر خاکستری قالب شدن گفتمان تفاوت نکردن بین کاندیدا ها و عدم تاثیر انتخابات در سرنوشت کشور باشد که این سال ها بویژه در دوران تبلیغات و یا روز انتخابات از سوی مخالفان ترویج می سد و حتی سنگ اندازی ها نیز به سمت شرکت کنندگان در انتخابات با ابزار رسانه ای آنان مشهود بود.
اکنون با شفاف شدن دو گفتمان در انتخابات مرحله دوم با کارنامه مشخص پیش روی مردم باید دید که امار نطر سنجی ها با آنچه واقعیت خواهد یافت چه میزان نزدیک است.
به هر تقدیر انتخاب پای مردم است و سرنوشتی که در آمدن و یا نیامدن خویش خواهند ساخت!
- نویسنده : یونس رنجکش