واگذاری کتابخانه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به نهاد کتابخانه های عمومی از آن دست اخباری بود که این روزها به شدت حوزه های تخصصی و فعالان کودک و نوجوان را هم در بهت فروبرد و هم به واکنش شدید وا داشت تا جایی که هرکسی به نوعی با این کانون در طول چند دهه فعالیت آن نسبتی و حس نوستالوژیک داشت به خط شد و دست به یاد داشت و انتقاد برد.
شاید بد ترین نوع دلیل این واگذاری اعلام نبود بودجه و هزینه های مادی نگهداری و فعالیت این کانون تخصصی برای آفرینش های ذهنی کودکان و نوجوانانی است که خود سرمایه های معنوی و اجتماعی کشور و هویت فردای آن هستند.
با نگاهی به نقش کانون و فعالیت های تخصصی آن در حوزه های مختلف شناخت ، درک و پروش استعدادها در حوزه های فرهنگی ، ادبی و هنری نشان دهنده ساختار مناسب آن در این جایگاه است، بطوریکه با یاد اوری چهره ها و نام های بزرگی که از دل این کانون در سپهر فرهنگ ، ادب و هنر ایران زمین درخشیدند و حتی جهانی شدند به خوبی می توان به اهمیت آن پی برد.
اما چرایی این واگذاری به بهانه مشکلات مادی بیشتر به رویکرد متولیان امروز در حوزه های ادعایی انان در عرصه های متولی گری برمی گردد و اشکال کار درست در همانجایی است که عده ای بدون در نظر داشتن و درک شرایط و فضای رشد استعدادها و ظهور و بروز آن و آزادی های انتخاب در فضای گفتمانی ، در اندیشه نگاههای یکسویه برای رسیدن با آمال خود در مکتبی که می پسندند، هستند که این روش در این سال های در اختیار بودن همه امکانات در دستان این متولیان نه تنها هیچ نتیجه ای نداشته و جز برهم زنندگی زمینه های رشد استعدادهای این اب و خاک و فرار و رکود استعدادها به دلیل ناتوانی در پیاده کردن حتی همان ایده ها نبود بلکه همه راه را هم به بیراهه رفتند!
اکنون با در نظر گرفتن تمامی بهانه هایی که چندان قابل توجیه برای این واگذاری نیست اگر این اتفاق به وقوع بپیوندد شاهد هجوم بی سوادی در عرصه های تخصصی و رفتن به مسیر اشتباهی خواهیم بود که مانند سایر تجربه های ناکار آمد جز مرثیه سرایی برای آن نخواهند کرد و این هزینه ای بس گران برای استعدادهای این سرزمین خواهد بود!