سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- اشعار مناظرهای عرصه تقابل دیدگاهها، اندیشهها، اعتقادات و تفکرات گوناگونی است که به هر حال در دو دسته کلی قرار میگیرند؛ دسته نخست این مناظرهها، مناظرههایی هستند که نمودی از کمکشهای درونی یک شاعر است؛ به این معنا که گاه درون شاعر تقابلی از اندیشهها و دیدگاهها شکل گرفته است و شاعر نمیتواند از میان آنها یکی را برگزیند و بپذیرد و نیز برای هریک از آنها دلایل و مؤلفههایی دارد که برپایه آن نمیتواند آنها رد کند؛ به همین سبب این تقابل درونی به شکل یک مناظره بینتیجه شکل میگیرد که درنهایت خواننده نمیتواند به استوار بگوید که اندیشه شاعر به کدام یک از طرفین مناظره یا به زبان بهتر؛ به کدام نوع دیدگاه یا تفکر در مناظره گرایش دارد.
اما دستهای دیگر از مناظرهها، مناطرههایی را در بر میگیرد که نمودی از اندیشههای اصیل شاعر هستند؛ به این معنا که انگیزۀ شاعر از سرودن یک مناظره بیان اثباتی یک دیدگاه است؛ به گفتار بهتر در اینگونه مناظره، شاعر دیدگاه، اندیشه، اعتقاد یا تفکری دارد که نسبت به در درستی و کارآمدی آن مطمئن است و در برخی موارد این دیدگاه یا تفکرات، پارادایمهای درونی شاعر است؛ به همین سبب کوشش میکند ضمن بیان دیدگاه خود، دیگری را نیز نسبت به پذیرش و کاربرد آنها قانع کند.
نکته مهم در مورد اشعار مناظرهای که میتوان آن را در قالب نشانه- معناشناسی گفتمانی بیان کرد، این است که مناظرهها در هر دستهای که قرار گیرند، یک نقطه اشتراک دارند و آن هم اشتراک در گفتمانی است که از دیدگاه نشانه- معناشناسی گفتمانی بر آنها حاکم است و آن گفتمان، «گفتمان القایی» است؛ به این معنا که در این مناظرهها، رابطه میان دو طرف مناظره از نظر ارزشی و جایگاهی، رابطهای عمودی یا همان کنشگزاری (کسی که دستور میدهد) و کنشگری (کسی که دستور را میپذیرد و انجام میدهد) نیست، بلکه دو طرف از نظر جایگاه در رابطهای مساوی و برابر قرار دارند و هیچ یک دارای هیچ قدرت تجویزی نیست تا دیگری را به انجام یا پذیرش یک کنش یا تفکر ملزم کند و بر این پایه هر یک از دو طرف کوشش میکند تا با ابزارهای القایی که میتواند شامل مواردی چون تهدید، تحذیر، پاداش و استدلالآوری دیگری را نسبت به پذیرش یک تفکر یا انجام یک کنش قانع کند؛ بنابراین در نوع شعری مناظره، گفتمان تجویزی جایی ندارد و حاکمیت گفتمانی از آن گفتمان القایی است.
پروین اعتصامی، شاعر معاصر از جمله شعرای مناظرهسرای تاریخ ادب فارسی است که مناظرههای او نه تنها حاصل کمکشهای درونی او از نظر اندیشهای و اعتقادی نیست، بلکه بیانکننده و مروج افکاری است که همگی جزو پارادایمهای ذهنی او هستند.
به این ترتیب در اشعار مناظرهای پروین با نوعی اصالت و استواری اندیشه روبهرو هستیم که دارای دو رویکرد تقابل اندیشه پروین با اندیشههای متضاد یا تعامل و ترویج اندیشه پروین هستند؛ به زبان بهتر در اشعار مناظرهای پروین یا با تقابل دو اندیشه روبهرو هستیم که در آن پروین اصالت و درستی اندیشه خود را نسبت به اندیشههای متضاد اثبات میکند؛ یا نوعی تعامل میان دو طرف مناظره شکل میگیرد که نتیجه آن روشن شدن پاسخ یک پرسش یا مسئله خاص است که پروین آن را میداند و به آن اعتقاد دارد و میخواهد آن را برای دیگران نیز بیان کند.
ساختار اشعار مناظرهای پروین در گونه تقابلی آنها به این شکل است که همواره طرف مقابل اندیشۀ پروین، با حمله مستقیم به یک اندیشه یا کنش، مناظره را آغاز میکند و سپس پروین در قالب یک شخصیت انتزاعی یا واقعی با او سخن میگوید؛ در این مناظره طرف مقابل از ابزارهای القایی گوناگونی چون تهدید، تحقیر، تحذیر، استدلاآوری و پاداش استفاده میکند تا بتواند دیگری را متقاعد کند، اما ابزار القایی شخصیت موافق و نماینده اندیشه پروین در این مناظره، همواره ابزار القایی استدلالآوری است و پروین در این مناظره با استدلالهایی که هر عقل و اندیشهای آن را میپذیر گامبه گام پیش میرود و در نهایت، این مناظره با پیروزی شخصیت موافق و نماینده اندیشه پروین و القایی طرف مقابل او به پذیرش یک اندیشه یا انجام یک کنش، به پایان میرسد.
برای مثال مناظره «سرو» و «گل سرخ» در شعر «کارگاه»، مناظره «کرم پیله» و «حلزون» در شعر «کارگاه حریر»، مناظره «گربه» و «شیر ژیان» در شعر «گفتار و کردار» و… همگی از این دست مناظرهها هستند. اما ساختار مناظرههای غیر تقابلی پروین یا همان مناظرههای تعاملی و ترویجی او به این گونه است که معمولاً یک پرسش با هدف آگاهی از سوی یکی از طرفین مناظره شکل میگیرد که پاسخ آن در حقیقت بیان کننده اندیشهای است که پروین به آن اعتقاد راسخ دارد؛ به زبان بهتر در این مناظرهها پروین میخواهد اندیشه خود را بهروشنی بیان کند به همین سبب مناظرهای را در قالب شخصیتهای انتزاعی یا واقعی شکل میدهد و در ضمن آن مخاطب یا همان طرف مقابل مناظره را به پذیرش اندیشه خود القا میکند.
تفاوت اصلی این گونه مناظرهها با مناظرههای تقابلی در اشعار پروین این است که در این گونه مناظرهها خبری از اندیشههای متضاد نیست، بلکه فضایی تعاملی و دوستانه میان دو طرف مناظره شکل گرفته که هدف این تعامل رسیدن به یک پاسخ روشن برای یک امر تاریک یا کدر است.
در این گونه مناظرهها ابزار گفتمان القایی استدلالآوری است که در بیشتر موارد از سوی شخصیت موافق و نماینده اندیشۀ پروین به کار میرود. برای شاهد، مناظره «نخود» و «لوبیا» در شعر فلسفه، مناظره «یتیم» با «پیرزن» در شعر اشک یتیم در گروه ای نگونه مناظرهها قرار میگیرند.
بنابراین با توجه به مطالب یاد شده، از دیدگاه نشانه- معناشناسی گفتمانی در اشعار پروین شاهد دو گونه مناظره تقابلی و غیرتقابلی هستیم که گفتمان حاکم بر آنها گفتمان القایی است و پرکابردترین ابزار القایی در این اشعار استدلالآوری است که همین امر نشان میدهد که پروین شاعری خردگرا و اندیشهمحور است.