به گزارش ایرناپلاس، از همان سالهای ابتدای انقلاب تا امروز یعنی جمهوری اول، مسئولیتهای مهمی را برعهده داشته و رشادتهایش در دوران جنگ را همگان به یاد دارند.
محسن رضایی که در بخش مهمی از سالهای پس از انقلاب یعنی دوران دفاع مقدس، فرماندهی جنگ را برعهده داشته و بعد هم در مقام دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در یکی از نهادهای مهم تصمیمساز کشور عهدهدار مسئولیت بوده است، صحبتهایی برای زیرسوال بردن آن سالهایی مطرح میکند که خود نیز در آن سهم دارد.جمهوری اول از نظر او ۴۲ سال نخست انقلاب است که او در همه آن سالها فرماندهی سپاه و بعد هم حضور در مجمع تشخیص مصلحت نظام را در آن تجربه کرده و با نظر او بسیاری از تصمیمهای سرنوشتساز به ویژه در دوران دفاع مقدس رقم خورده است.
حالا همه آن سالها را زیر سوال میبرد و میگوید در آن دوره پروژههای عظیم بدون برنامه و تفکر اقتصادی انجام شد.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام روز چهارشنبه در یک نشست خبری، صحبتهایی درباره عملکرد جمهوری اسلامی در طول ۴۲ سال ابتدای انقلاب مطرح کرد که پرسشهای زیادی را برای افکار عمومی به وجود آورد؛ پرسشهایی که بیشتر به همنوایی ناملموس این اظهارات با بعضی دیدگاههای اپوزیسیون جمهوری اسلامی مربوط میشد.
دبیر مجمع تشخیص، جمهوری اول را پارادایم سیاسی تلقی کرد و گفت: دولتهایی که آمدند دولتهای جمهوری اول بودند. من اعتقاد ندارم جمهوری اول و گام اول گام مهمی باشند بلکه به جمهوری دوم باور دارم.
رضایی برای آنکه با رویکردی انتخاباتیمحور، گام دوم و آینده را در نگاهش پررنگ کند، درباره همه دستاوردهای انقلاب در طول ۴۰ سال، گفت: در این دوره پروژههای عظیم بدون برنامه و تفکر اقتصادی انجام شده و فضا بیشتر سیاسی بوده است.
این اظهارات فارغ از آنکه برآمده از چه اهدافی اعم از انتخاباتی یا تخریب دولت باشد، از این منظر قابل تامل است که محتوای آن، دقیقا همان مضمونی را دارد که مخالفان نظام، معاندان و اپوزیسیون خارجنشین به شیوههای مختلف مطرح میکنند. کافی است اظهارات و مواضع چنین جریانهایی را مرور کرد تا به وجوه اشتراک آنها با مواضع اخیر محسن رضایی پی برد.
جریانهای مخالف نظام جمهوری اسلامی در همه این سالها تلاش داشتهاند تا از طریق بنگاههای رسانههای خود این موضوع را القا کنند که در طول ۴۰ سال پس از انقلاب اسلامی، هیچ دستاوردی حاصل نشده و عملا هر آنچه رخ داده بیبرنامه و بیمدیریت بوده است.
فارغ از آنکه اساسا چرا باید صحبتهای فردی با چنین سابقهای در مسئولیتهای کلیدی، با صحبتهای جریانهای اپوزیسیون خارج از کشور، همسو باشد، چند پرسش دیگر هم درباره این اظهارات وجود دارد.
۱. مطرح کردن این صحبتها در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آیا بیشتر رنگ و بوی سیاسی و انتخاباتی ندارد؟ آن هم از سوی شخصی که چند بار سودای حضور در پاستور را در سر داشته و هر بار از سوی مردم با اقبال روبرو نشده است. اگر چنین رویکردی واقعا با اهداف انتخاباتی در قالب نشست رسانهای دنبال شده، این سوال مطرح میشود که آیا واقعا بهرهبرداریهای انتخاباتی ارزش آن را دارد که دستاوردهای ارزشمند ۴۰ ساله انقلاب زیر سوال برود؟
۲. اگر محسن رضایی هیچ چشمداشت انتخاباتی ندارد و واقعا شرایط و کارنامه عملکرد نظام جمهوری به زعم او، هیچ نقطه درخشانی ندارد، آیا او میتواند درباره نقش خود را در این بیبرنامهگیهای مورد ادعایش صحبت کند؟ به هر حال او در این دوره به گفته خودش بیبرنامه و بیدستاورد، پستهای کلیدی و مهمی را عهدهدار بوده است بد نبود ابتدا درباره آنها صحبت میکرد و آن را به چالش میکشید.
اما این موضوع، همه آنچه نبود که رضایی در این نشست خبری مطرح کرده است، او بخش مهمی از این نشست را درباره FATF صحبت کرد. موضوعی که از اختلاف میان مجلس و شورای نگهبان بر سر لوایح دولت در ارتباط با FATF شروع شد تا کار به مجمع تشخیص مصلحت نظام برسد.
اما سرنوشت این لوایح در مجمع تشخیص مصلحت نظام چنان گره خورد که در نهایت مهلت ایران به پایان رسید تا کشورمان در فهرست سیاه گروه ویژه اقدام مالی قرار گیرد و این موضوع درآمدی بود بر بعضی بهانهگیریهای طرفهای تجاری ایران که پولهای کشورمان را بلوکه کنند یا اساسا دست به مراوده اقتصادی نزنند.
قرار گرفتن نام ایران در فهرست سیاه گروه ویژه اقدام مالی از آن دست مواردی بود که دولت ماهها و بارها درباره بیتوجهی و کوتاهیها و پیامدهای تصویب نشدن لوایح مرتبط با FATF هشدار داده بود و تاکید داشت مخالفان تصویب آنها، باید مسئولیت عواقب آن را نیز بپذیرند.
پیامد تصویب نشدن لوایح مرتبط با FATF و قرار گرفتن نام ایران در فهرست سیاه گروه ویژه اقدام مالی، عملا در دورانی که تحریمهای ظالمانه و جنگ اقتصادی نیز بر کشورمان تحمیل شده بود، نوعی فرایند خودتحریمی داخلی محسوب میشد که مراودات مالی و بانکی حتی با معدود کشورهای همراه ایران در روزهای تحریم را نیز دچار مشکل کرد.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام به خوبی از فرایند پیگیریهای دولت برای تصویب این لوایح و همه هشدارها برای آن آگاه است زیرا دولت بارها توضیحات لازم را درباره آنها مطرح کرده بود؛ او حالا توپ را در زمین دولت انداخته و میگوید دولت هنوز پاسخ پرسشهای ما را نداده است. در حالی که در طول سه سال گذشته دولت بارها پاسخ پرسشها و ابهامها را مطرح و پیامدهای بیتوجهی به تصویب نشدن را نیز تشریح کرده است.
موضوع دیگر آنکه محسن رضایی در توجیه تعلل مجمع تشخیص مصلحت نظام در تصویب لوایح مرتبط با FATF گفته است «هیچکس به اعضای مجمع نمیگوید که تحریمها کی برداشته میشود و این گام بعدی چیست.» اما رضایی به خوبی میداند فارغ از همه تحریمهای ظالمانه علیه کشورمان، اساسا این لوایح در ارتباط با کنوانسیون مبارزه با جرایم سازمانیافته فراملی و مقابله با تامین مالی تروریسم است. آن هم در شرایطی که ایران خود یکی از قربانیان تروریسم و یکی از خط مقدمهای مبارزه با این پدیده شوم به ویژه در منطقه بوده است و تعلل در تصویب این لوایح، پیام متضادی را مخابره میکند.
خارج شدن از فهرست سیاه FATF فارغ آنکه تحریمهای غیرقانونی لغو شود، به صورت پیشینی مقابله با فرایند خودتحریمی ایران است که از سوی بعضی جریانهای داخلی و اقدامات آنها دنبال شد.
نکته آخر آنکه آیا تصویب شدن این لوایح در روزهای منتهی به نوروز و موکول نکردن آن به سال جدید، نمیتوانست اثر مثبتی بر بازار ارز و به تبع زندگی و معیشت مردم داشته باشد؟
آیا محسن رضایی که همواره بر وجوه مدیریت اقتصادی برای بهبود زندگی مردم تاکید دارد در مقام عمل هم به این رویکرد پایبند است؟ اگر واقعا نگاه دلسوزانهای دارد باید با تجدیدنظر در مواضع خود به ویژه اظهاراتش در نشست خبری، به سمتی گام برندارد که همسو با تلاشهای اپوزیسیون برای سیاهنمایی دستاوردهای ۴۲ ساله جمهوری اسلامی باشد.