۱۱ سپتامبر؛محو قدرت آمریکا و زایش تروریست‌هایی بدتر
۱۱ سپتامبر؛محو قدرت آمریکا و زایش تروریست‌هایی بدتر
معین نیوز_ستون‌نویس نیویورک‌تایمز معتقد است سران آمریکا پس از حادثه ۱۱ سپتامبر ارزیابی درستی از واقعیت نداشتند و جنگ ۲۰ ساله‌ای را آغاز کردند که نتیجه آن، محو قدرت آمریکا و زایش تروریست‌هایی بدتر از تروریست‌های اولیه بود.

به گزارش ایرنا، میشل گلدبرگ در یادداشتی که در روزنامه نیویورک تایمز منتشر شد به تحلیل سیاست ۲۰ ساله آمریکا در قبال حمله تروریستی ۱۱ سپتامبر پرداخت و نوشت: «من کاملاً مطمئن هستم که در میان همه آخرالزمانی‌های آن زمان، اکثر مردم به استقامت آمریکا اطمینان داشتند.

بله ، القاعده اقدام تماشایی انجام داده بود. مقیاس آن باعث شد تهدید اسامه بن لادن برای کشور ما بسیار بزرگتر از آنچه در گذشته بود، به نظر آید. بسیاری از مردم احساس می‌کردند که یک نبردی شبیه برخورد تمدنی همزمان با جنگ جهانی دوم آغاز شده است.

به نظر می‌رسید که بسیاری از افراد با نفوذ از ریختن نیروهای خود پس از جنگ سرد و احساس اینکه کشور با اهداف جدید متأثر شده‌، هیجان زده بودند. آنها خود را پاک می‌پنداشتند اما در واقع به طرز وحشتناکی ساده‌لوح بودند.

کریستوفر هیچنز، نویسنده‌ آمریکایی که در سال ۲۰۰۳ صحبت کرد، گفت: “تماشای سقوط برج‌ها در نیویورک، با سوزاندن غیرنظامیان در هواپیماها و ساختمان‌ها،” او چیزی را احساس کرد که در ابتدا متوجه آن نبود.

وی اظهار کرد: من فقط کمی خجالت می‌کشم به شما بگویم که این یک احساس سرخوشی بود. من فکر می‌کردم ، ما اینجا هستیم ، در جنگی برای پایان دادن بین همه چیزهایی که دوست دارم و همه چیزهایی که از آنها متنفرم. خوب است؛ ما پیروز می‌شویم و آنها می‌بازند.

ما برنده نشدیم تروریسم جهادی به کشور ما حمله کرد، در حالی که جدی است، اما هرگز یک تهدید وجودی نبود. القاعده اندکی پس از بزرگترین پیروزی خود متلاشی شد. با این حال، خسارتی که ۱۱ سپتامبر به ایالات متحده وارد کرد، عمیق‌تر از آن بود که بسیاری از افراد بدبین پیش‌بینی می‌کردند.

این حملات و پاسخ ما به آنها، یک دوره افول را آغاز کرد که به تبدیل شدن ایالات متحده به قدرت بی‌بنیه و نیمه محو کنونی کمک کرد. آمریکا یک جنگ صلیبی جهانی را برای القای دموکراسی در جهان اسلام آغاز کرد و در نهایت دموکراسی خودمان را دچار مشکل کرد.

بن لادن دامی را که آمریکا در آن افتاد، ایجاد نکرد. ما خودمان آن را با وجود تمام آسیب هایی که ۱۱ سپتامبر به آمریکا وارد کرد، ساختیم.

در ابتدا نتوانست آن چیزی را که بن لادن قصد داشت انجام دهد، ایجاد کند. نلی لاهود ، یکی از اعضای ارشد برنامه امنیت بین‌المللی آمریکای جدید، هزاران صفحه از ارتباطات داخلی بن لادن را که پس از کشته شدن او توسط نیروی دریایی در ۲۰۱۱ کشف شد، تجزیه و تحلیل کرده است. همانطور که وی در مقاله اخیر خود در امور خارجی گزارش داد، آنها یک شرح وقایعی از مفروضات نادرست، بی‌نظمی و سرخوردگی بودند.

لاهود نوشت: بن لادن هرگز پیش‌بینی نمی‌کرد که ایالات متحده در پاسخ به این حمله وارد جنگ شود. در عوض، او انتظار داشت که یک جنبش بزرگ ضد جنگ خواستار خروج نیروهای آمریکایی از کشورهای اکثریت مسلمان شود. او از آمریکا متنفر بود اما هرگز آن را نمی‌شناخت.

وی گفت: حمله ۱۱ سپتامبر برای القاعده یک پیروزی پرهزینه بود. این گروه بلافاصله پس از سقوط رژیم طالبان متلاشی شد و اکثر رهبران ارشد آن یا کشته یا اسیر شدند. کسانی که زنده ماندند، مخفی شدند و توانایی انجام حملات عمده در خارج را از دست دادند. آمریکا می توانست در پایان سال ۲۰۰۱ به طور معتبر خود را برنده جنگ اعلام کند و جان بی شماری، تریلیون‌ها دلار و افتخار ملی ما را نجات دهد.

در عوض، ما در افغانستان ماندیم و به عراق حمله کردیم، جایی که جنگ ما هرج و مرج را به وجود آورد که می‌توانست ظهور داعش را ممکن سازد. با گذشت زمان، داعش که در اصل محصول القاعده بود، گروهی را که بن لادن تأسیس کرده بود، تحت الشعاع قرار داد. وحشیگری بی‌رویه داعش به ویژه علیه دیگر مسلمانان، نسل قبلی جهادی‌ها را وحشت‌زده کرد. دوران برخی از سران اصلی القاعده همچون بسیاری دیگر از رادیکال‌های پیر و سرخورده‌ای که از زیاده‌روی‌های فرزندانشان بیزار بودند، به پایان رسید.

اما این بدان معنا نیست که بن لادن شکست خورد. امروز القاعده خود را بازسازی کرده است – اکنون بسیار بزرگتر از دو دهه قبل است و ایالات متحده در سپتامبر ۲۰۲۱ واقعاً در وضعیت وحشتناکی قرار دارد. ۲۰ سال پیش ما زودباور و دست‌پاچه بودیم. اکنون ما ترشرو، مشکوک و فاقد ایده‌آل‌های قابل تشخیص هستیم.

“پیشرفت آزادی، ندای زمان ماست. این ندای کشور ما است”، این چیزی است که جورج دبلیو بوش در سال ۲۰۰۳ گفت اما این دوران جدیدی از جهادیگری تهاجمی، ویژگی‌های قومی، تشدید دشمن‌پنداری، شکنجه، زندان‌های مخفی، سربازان خسته، غیرنظامیان کشته شده و رویاهای بربادرفته امپراتوری، آزادی در سطح جهانی و داخلی به عقب راند.

حزب سیاسی بوش علیه دموکراسی به شکلی بنیادگرا شده است. ایمان به آزادی بشر به من‌گرایی وحشتناک ضد واکسن‌ها تبدیل شده است. از ۱۱ سپتامبر، بیشتر آمریکایی‌ها توسط تروریست‌های راست‌افراطی کشته شده‌اند تا جهادی ها. برتری‌طلبان سفیدپوست هم سربازان سرخورده جنگ علیه تروریسم را به خدمت گرفته‌اند و هم حامیان خود را تشویق کرده‌اند تا برای کسب تجربه تاکتیکی به ارتش بپیوندند. از ۵۶۹ نفری که وزارت دادگستری در شورش ۱۷ دی‌ماه ۱۳۹۹ متهم کرده است، حداقل ۴۸ نفر دارای رابطه نظامی هستند.

شما نمی توانید یک خط مستقیم بین سقوط برج‌های دوقلو و ورود آمریکا به یک شکست عصبی‌کننده طولانی مدت بکشید. پایان هر امپراتوری دلایل متعددی دارد اما اسپنسر آکرمن در کتاب اخیر خود “سلطنت ترور: چگونه دوران ۱۱ سپتامبر آمریکا را بی ثبات کرد و ترامپ را به وجود آورد”، متقاعد می‌کند که جنون جنبشی را که پس از ۱۱ سپتامبر بر این کشور غلبه کرد با ظهور رئیس جمهوری که همراه با دیگر شعارهای کارزار انتخاباتی‌اش، پایان مهاجرت مسلمانان و بازگرداندن شکنجه را وعده می‌داد، پیوند دارد.

آکرمن می‌نویسد: “شرایط دردناک نه صلح و نه پیروزی، در برابر دشمنی که عملاً غیرانسانی تلقی می‌شد، خود مستلزم انتقام بود.” ترامپ خود را به عنوان ابزار آن معرفی کرد. وی با اعلام نامزدی ریاست جمهوری در برج طلایی خود، پرسید: “آخرین باری که آمریکا در هر کاری برنده شد چه زمانی بود؟”

اکنون ، با فرا رسیدن بیستمین سالگرد ۱۱ سپتامبر و بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان، آمریکا با شکست خود روبرو است. در حقیقت، سقوط فوری دولت تحت حمایت آمریکا احتمالاً جان بسیاری از افغان‌ها را نجات داد. چنانچه ظاهراً تحلیلگران اطلاعات تصور می‌کردند اگر پیروزی طالبان کاملاً اجتناب ناپذیر باشد، احتمالاً بهتر است که بدون محاصره طولانی کابل اتفاق بیفتد.

اما عدم وجود فاصله مناسب بین خروج آمریکا و تسلط طالبان، علاوه بر اینکه یک فاجعه برای افغان‌های متحد ما بود، طولانی‌ترین جنگ آمریکا را بدتر از بیهوده نشان داد. ما فقط در مقابل طالبان شکست نخوردیم. ما آنها را قوی‌تر از آنچه پیدا کردیم، رها ساختیم.

زباله محض برای همه چیز، شوک‌آور است. ۲۰ سال پیش، سیاستمداران و روشنفکران آمریکایی که در اثر یک اقدام بی سابقه قتل عام آسیب دیده بودند و نه چندان مخفیانه مشتاق دیدن دوباره تاریخ بودند، آنچه ۱۱ سپتامبر را نشان می‌داد را به اشتباه درک کردند.

ما قامت دشمنان خود را متورم کردیم تا با نیاز ما به قصاص مطابقت داشته باشد. ما جنگ‌های عظیم خودخواهانه را برای بازسازی جهان آغاز کردیم و در عوض اجازه دادیم خود را بازسازی کنیم، هزینه‌ای در حدود ۸ تریلیون دلار در این راه هزینه کردیم. ما تروریست‌های بدتری را نسبت به تروریست‌هایی که قصد جنگیدن با آنها را داشتیم، به دنیا آوردیم.ما فکر می‌کردیم که می‌دانیم در ۱۱ سپتامبر چه چیزی از دست رفته است اما هیچ ایده‌ای نداشتیم.»