درگیری های پی در پی ماه های گذشته با قمه و نزاع دسته جمعی در اماکن عمومی و محل کسب شهرستان های تالش، رضوانشهر، آستارا، انزلی و رشت در استان گیلان، چندین فقره ضرب و شتم با تبر و قمه در استان گلستان و سرقت هایی سال گذشته با قمه در قائمشهر استان مازندران، چنان خاطر هموطنان، به خصوص اهالی این استان ها را مکدر کرده است که در این گزارش به بررسی چرایی وقوع این حوادث از دیدگاه هموطنان و کارشناسان خبره می پردازیم.
آنچه را که بیش از هر چیز سبب نگرانی می شود، مشاهده عمق فاجعه و عدم کنترل روحی و روانی شهروندان به خصوص جوانان حاضر در این درگیری ها است که به برکت فضای مجازی بیشتر رخ نمایی می کند.
حال نمی شود اظهارنظری از تعداد وقوع حوادثی از این دست در گوشه کنار این استان ها و حتی کشور کرد که از لنز دوربین های تلفن همراه “شهروند خبرنگاران” دور می ماند و هیچ کس اطلاعی از نوع و عمق این رخدادها پیدا نمی کند.
طاها، جوانی از شهرستان تالش، با ابراز تأسف از وقوع حوادث قمه کشی در شهر تالش و روستای جوکندان، خاطرنشان کرد: آنچه را که برای مردم مهم است، ورود مسئولانه نیروی انتظامی در برخورد و شناسایی این افراد و صدور احکام بازدارنده توسط دستگاه قضا است.
وی ادامه داد: برخی از افرادی را که در این شرارت ها مشارکت دارند، سابقه دار هستند و این سوال پیش می آید که چرا قانون از جرم های پیشین آنها به راحتی گذشته است تا آزادانه بگردند و جرم های دیگری را مرتکب شوند.
سینا، کودکی دیگر از روستای جوکندان که فیلم قمه کشی در سوپرمارکت روستای خود را از فضای مجازی دیده بود، با ادبیات کودکانه خود گفت: «معلم ما می گفت که چاقو و قمه سلاح سرد هستند و چگونه اینها اسلحه به همراه دارند؟!»
سینا، ادامه داد: از روزی که این فیلم را دیده ام، از رفتن به سوپر مارکت، حتی برای خریدن بستنی و بیسکویت می ترسم که نکند دوباره این افراد بیایند و کتک کاری کنند.
رویا، یکی از شهروندان گرگانی که شغل دولتی دارد، در این خصوص می گوید: گلستان همانند مازندران و گیلان، یک استان شمالی است و با توجه به طبیعت بی نظیر ساحلی، جلگه ای، گردشگران داخلی و خارجی را به سوی خود می کشاند.
وی با اشاره به اینکه “امنیت” از مهمترین شاخصه های مناطق گردشگری است، اضافه کرد: تأمین امنیت، متولی دارد و شهروندان و هموطنان انتظارات بسیار بالایی را از متولیان امر دارند.
وی با اشاره به تلخی حوادث اخیر گرگان، گفت: بیماری کرونا ماندگار نیست و با تزریق واکسن و کاهش خطرات ناشی از این ویروس، شاهد افزایش گردشگران در استان و بالا رفتن حجم ترافیک در جاده ها و معابر عمومی خواهیم بود که اگر “امنیت” برقرار نشود، به طور یقین کسانی که آسیب می بینند در رأس گلستانی ها هستند که نان خانواده ها و فرزندان خود را از تردد گردشگران تأمین می کنند.
حسین، که راننده تاکسی شهری در گرگان است، با تأکید بر اینکه در شغل ما با افراد و سلیقه های مختلف سروکار داریم، تصریح کرد: با تردد در سطح شهر و معابر عمومی با انواع درگیری ها، مشاجرات و سایر پدیده های اجتماعی مواجه می شویم که نمی شود به آسانی از کنار آن عبور کرد.
وی با اشاره به اینکه پارک ها و تفرجگاه ها و طبیعت کوهستانی و تالابی شهرهای مختلف گلستان، با توجه به موقعیت های گردشگرپذیر بودن، حیاط خلوت بیتوته خلاف کاران و اراذل و اوباش هم هستند، افزود: کنترل این اماکن و تأمین امنیت از لازمه های اصلی است که باید در راستای نهادینه شدن آن همه آحاد جامعه دست بکار شده و آستین همت بالا بزنند.
مرتضی، هموطن دانشجویی از قائمشهر با تقدیر از اقدامات نیروی انتظامی در دستگیری عوامل زورگیری و درگیری در این شهرستان در سال گذشته، توضیح داد: اقدامات بازدارنده هر چقدر عاجل باشد، آسایش اجتماعی را در پی دارد.
وی با اشاره به اینکه در گذشته افرادی در این شهرستان مهم که دارای سابقه غنی در ورزش قهرمانی استان مازندران و کشور دارد، اقدام به شرارت می کردند، اضافه کرد: اگر اهرم فشار و کوچک کردن فضا برای اینگونه تخلف ها اعمال نشود، به طور یقین نتیجه ای حاصل نمی شود.
عباس، از جوانان آستارا گفت: فیلم درگیری میدان گاز این شهر فرهنگی بسیار متأثر کننده است و هر از گاهی در این شهر شاهد وقوع اینگونه حوادث هستیم.
وی با تأکید بر اینکه بدتر از این حادثه، اظهارنظر افراد غیرکارشناس و جوسازی ها پس از انتشار فیلم های این درگیری با صداگذاری و نوشتن سناریوهای غیرمنطقی و غیرقابل قبول است، گفت: جوسازی ها بیشتر خاطر مردم و ساکنان دو شهر همسایه آستارا و اردبیل را جریحه دار کرده است.
وی اضافه کرد: هرچند که می توان از ظرفیت فضای مجازی به عنوان مانعی برای وقوع این حوادث بهره مند شد، ولی برخی شیطنت های همان فضا نیز مسیر را منحرف می کند و سبب بروز تنش های دیگری می شود که نقش پلیس فتا در این زمینه بیش از هرچیز دیگر ملموس است.
با نگاهی اجمالی به این موضوع، به بررسی چرایی این حوادث از زبان کارشناسان می پردازیم.
حوادث خشن نمی تواند فرهنگ اصیل یک منطقه را زیر سوال ببرد
آرمین حیدریان، مؤسس انجمن علمی ایرانشناسی کشور در گفت و گو با ایسنا، اظهار کرد: حوادثی از این دست مردود است و نمی توان با خشونت های این چنینی هویت فرهنگی یک منطقه یا مناطق دیگر را زیر سوال برد.
وی با اشاره به اینکه ایرانیان روزها، سال ها و قرن ها به عنوان حامی، پشتیبان و پیش مرگ در حمایت از هم برآمده اند، ادامه داد: نمونه ای از ایثارگری ها و از جان گذشتگی را در دفاع از آرمان ها، خاک و ناموس ایرانی دیده ایم که نمونه بارز آن در هشت سال دفاع مقدس و وقوع بلایای طبیعی مانند سیل، زلزله و… است.
حیدریان، با بیان اینکه استان های شمالی با ویژگی های گردشگری و توریستی و طبیعت بی نظیری که دارند، میزبان گردشگران داخلی و خارجی است، تصریح کرد: در درگیری های اخیر سریالی هنجارشکنان، اگر سرقت و یا اختلافات شخصی را فاکتور بگیریم، برخی درگیری ها با دلایلی از قبیل مسایل ناموسی و رفتارهای نامتعارف اجتماعی رخ می دهد که خودبخود وظایف دستگاه های متولی فرهنگی و نیروهای امنیتی را بیش از پیش سنگین می کند.
وی توضیح داد: با گرم شدن هوا و افزایش اقبال عمومی برای بهره مندی از موهبت های دریا و جنگل باید تمهیدات ویژه ای در ابتدا برای تأمین امنیت اهالی مناطق شهری و روستایی و سپس گردشگران نیز اندیشیده شود تا شاهد رفتارهای نامتعارف و هنجارشکن با وقوع چنین درگیری های تلخی نباشد.
نزاع از مصادیق خشونت است نه میراث فرهنگی
اکبر راعی، کارشناس روانشناسی و امور تربیتی، در گفت و گو با ایسنا در این خصوص می گوید: نزاع و درگیری یکی از مصادیق خشونت در جوامع بوده و پدیده ای اجتماعی است که در تمام دوره ها کم و بیش دیده می شود.
وی با بیان اینکه این قبیل درگیری ها که ناشی از “سرقت”، “سوء تفاهم”، “اختلافات سلیقه ای”، “تعصبی”، “فرهنگی” و گاهی “قومی” به دلیل عدم آگاهی برخی از آحاد جامه از اثرات مخرب آن که منجر به شکاف بین هویت های خرده ملی در برابر هویت های ملی می شود، توضیح داد: این مسایل زمینه شکاف طبقاتی و ساخت ارتباطی مرکز، پیرامون بین جوامع و نواحی قومی را افزایش می دهد و اغتشاش در منطقه قومیت نشین در دو بعد “فرهنگی و امنیتی” و “تحرکات قومی و قبیله ای” را بیشتر برجسته می کند.
راعی با اشاره به اینکه این موضوع از بعد “روانشناسی” شامل تجرد، حس استقلال طلبی، بزرگ منشی، غرور کاذب، هیجانات دوران بلوغ (غلبه احساس با عقل)، افسردگی و ناامیدی در این دوران می شود، افزود: علل عمده آن به دلیل نرسیدن به ایده آل های شخصی، ضعف در پذیرفتن مسئولیت های اجتماعی، ضعف در قیود و پایبندی به گروه ها اجتماعی و ضعف خانواده ها در الگوهای صحیح و اصولی تربیتی فرزندان، قانون گریزی و… است.
وی در پاسخ به سوال «تأثیر دیدن این حوادث دلخراش در معابر عمومی بر اقشار فرهنگی، زنان و به خصوص کودکان و نونهالان چیست؟»، توضیخ داد: ماحصل اینگونه خشونت ها در وهله اول بروز ترس و اضطراب در میان کودکان و اغلب زنان و سپس یادگیری است.
وی افزود: طبق نظریه های مختلف رواشناسی که از محرومیت فرهنگی و اجتماعی برخوردارند، برای یادگیری رفتار خشونت آمیز مستعدتر می باشند و از جایی که دیدن چنین حوادثی برای افراد مختلف جامعه می تواند زمینه ساز بروز پرخاشگری و احتمالاً نزاع بین افراد مختلف قبایل و قومیت ها باشد که در این زمینه به نظریه یادگیری اجتماعی “آلبرت باندورا” اشاره می کنیم.
وی تصریح کرد: در این نظریه افراد با مشاهده پرخاشگری و خشونت، آن را می آموزند و اجرا می کنند. بدین معنا که فرد با تحریک های خیلی کوچک به آستانه بروز هیجان خشم رسیده و در یک کشمکش ساده می تواند زمینه ساز بروز نزاع و درگیری های بزرگ شود.
آنچه را که در این میان بیش از هر چیز به چشم می آید، عملکرد دستگاه های نظامی و انتظامی در شناسایی و دستگیری مجرمان در اسرع وقت و نوع برخورد دستگاه قضا با عاملان اینگونه حوادث است که به طورر یقین نیازی به شاکی خصوصی ندارد و دستگاه های مربوطه به عنوان مدعی العموم نقش مهم و تأثیرگذاری را دارد.