به گزارش ایرناپلاس، کریم همتی رئیس جمعیت هلال احمر پس از حادثه تلخ سقوط بهمن در ارتفاعات تهران که به جان باختن چند تن از هموطنان منجر شد، گفت: در صورت بروز بحرانی همچون زلزله احتمالی در تهران، یکی از چالشها در حوزه «نجات» خواهد بود. در بحث امداد مشکل چندانی نخواهیم داشت، اما در موضوع نجات چالشهای جدی داریم.
از زلزله بم گرفته تا زلزله کرمانشاه، از آتشسوزی ساختمان پلاسکو تا سیل بهار ۹۸، هموطنان زیادی را از دست دادیم و شهروندان بسیاری فوت کردند. یکی از دلایل اصلی آن هم بیتوجهی به مساله «نجات» در مدیریت بحران است.
وقتی چنین اتفاقات بحرانی در کشور رخ میدهد، تازه به این فکر میافتیم که چقدر در مدیریت بحران ضعیف عمل میکنیم. میشود گفت اگر در طول این سالها سیاستهای علمی و منطقی برای پسابحران در نظر گرفته میشد، هرگز شاهد چنین تلفات انسانی نبودیم.
اما معضل «نجات» به چه معنایی است؟ اگر تا این اندازه اهمیت دارد، چرا به آن توجه نشده است؟ این موضوع در مدیریت بحران چه اهمیتی دارد و بیتوجهی به آن چه عواقبی دارد؟ چطور باید در بحث مدیریت بحران به این مساله توجه کرد؟
«نجات» به چه معنی است؟
مرتضی اکبرپور معاون سابق امور آمادگی و مقابله سازمان مدیریت بحران کشور به ایرناپلاس گفت: نجات یعنی اتخاذ سازوکاری برای رهایی افرادی که در یک وضعیت دشوار جانشان در خطر مرگ است. نجات مرحله و فاصله بین مرگ و زندگی است. در این فاصله باید همه تدابیر ممکن در مدیریت بحران برای رفع گرههای پسابحران اندیشیده شود.
وی ادامه داد: صحبتهای رئیس سازمان جمعیت هلال احمر درست است. اگر روزی حادثه بزرگ و همهگیری در تهران رخ دهد و افرادی دچار حادثه شوند، در یک لحظه همه راهها بسته خواهد شد و امداد و نجات در چنین شرایطی غیرممکن بوده و رسیدن به افرادی که در چنین شرایطی گرفتار شدهاند زمانبر خواهد بود. بنابراین اکنون باید برای این موضوع تمهیداتی اندیشیده شود.
این کارشناس مدیریت بحران افزود: اگر آتشسوزی و ریزش ساختمان پلاسکو را به یاد داشته باشیم که یکی از هزاران ساختمانی بود که در پایتخت در چنین شرایط ناامنی قرار دارند، باید یک بار برای همیشه از این حادثه درس گرفته باشیم. در این حادثه بیش از ۲۱ نفر را از دست دادیم در حالی که اگر به روشهای علمی امداد و نجات مسلط بودیم، میشد جلوی این خسارت جانی را گرفت؛ اما یک هفته زمان برد تا آخرین پیکر را از ساختمان بیرون بیاورند. آن هم ساختمانی که ساعت هفت صبح آتش گرفته و تقریبا خالی از سکنه بود.
به گفته اکبرپور، اکنون باید پرسید دستگاههای متولی که مجوز برای ساختمانهای بلندمرتبه صادر میکنند، چه تدابیری برای شرایط اضطرار در ساختمان تعبیه کردند؟ آیا واقعا در صورت وقوع حادثه امکان نجات افراد وجود دارد؟
جستوجو پیش از مرحله نجات
مهدی زارع زلزلهشناس و استاد پژوهشکده زلزلهشناسی نیز در این باره به ایرناپلاس گفت: از نظر تخصصی، کلمه نجات را معادل (Rescue) به کار میبرند. در ایران هم سازمان هلال احمر اصطلاح امداد و نجات را استفاده میکند در حالی این پروسه شامل جستوجو(Search)، امداد(Relif) و نجات(Rescue) است. یعنی اولین مرحله جستوجو و پیدا کردن از زیر آوار است و بعد شما میتوانید فرد را نجات دهید.
زارع ادامه داد: اینکه آقای همتی گفتند چالش اصلی ما نجات است به احتمال زیاد براساس مطالعه و تحقیق گفتهاند اما یادآوری میکنم که مرحله جستوجو را نباید فراموش کرد. بهویژه در کلانشهری مانند تهران که جمعیت زیاد و محیط پیچیدهای دارد، این مرحله بسیار مهم است.
زمانی هست که شما با یک جمعیت ۵۰ نفری مواجههاید که همه به طور مشخص در یک روستا هستند و ابعاد همه چیز مشخص است. در این صورت به راحتی میتوانید آمار بگیرید تا مشخص شود هر کسی کجاست. اما برای مثال در زلزله شهر بم در دهه ۷۰، یکی از چالشهای اصلی، جستوجو بوده است.
پله نخست، تعیین وضعیت افراد است
استاد پژوهشکده زلزلهشناسی افزود: براساس آنچه که شاهد بودم، فردی که خانهاش داخل یک کوچه بوده، وسایل امدادی مانند لودر یا بیل مکانیکی را میآورد و از روی آوار خانهها رد میشد تا به خانهای که خانوادهاش در آن احتمالا زیر آوار مانده بودند برسد و آنها را نجات دهد. در این لحظه و در این شرایط کسانی که در خانههای دیگری زیر آوار بودند، همان جا مدفون میشدند و احتمالا ۲۰، ۳۰ نفر آدم نیمه جان در همین حالت از بین میرفتند.
این زلزلهشناس ادامه داد: تصور کنید در شهری مانند کلانشهر تهران، پله نخست این است که شما بتوانید افراد را تعیین وضعیت کنید. اینکه در هر کوچه و خیابان افراد در حال حاضر در چه حال و روزی هستند. البته به کمک فناوری، امروز میتوان با استفاده از گوشی موبایل و سیستم جیپیاس برای جهتیابی و تعیین موقعیت افراد استفاده کرد.
دلایل بیتوجهی به مقوله «نجات»
زارع در پاسخ به اینکه با وجود اهمیت این موضوع چرا به این موضوع توجه نکردهایم، افزود: دلایل مختلفی وجود دارد. یک دلیل کلاسیک که در بیشتر کشورهای درحال توسعه در مدیریت بحران انجام میشود، در واقع مدیریت پسابحران است. در حالی که پیش از وقوع بحران باید این اقدامات را انجام داد که شامل اقدامات پیشگیرانه و استفاده از فناوریهای موجود است.
وی، از دلایل اصلی این کار را توسعهنیافتگی یا توسعه ناپایدار دانست و افزود: فناوریهایی وارد کشور شده اما ما هنوز الفبای استفاده از آنها را نمیدانیم. از دیگر دلایل، دور بودن از نگاه علمی و آکادمیک است. هرچند هلال احمر در سالهای اخیر این روند را آغاز کرده و ارتباط خود را با نهادهای علمی و بخشهای آکادمیک افزایش داده است. دلیل دیگر اینکه بیشتر سازمانهایی که ما داریم عملیاتی هستند و به صورت تخصصی روی بُعد اجرایی و عملیات کار میکنند. اگر نیروهای فکری و نظری در این سازمانها تربیت نشوند، هزینههای سنگینی را شاهد خواهیم بود.
چه باید کرد؟
زارع پیشنهاد کرد، برای این کار باید مدیر و متخصص داشته باشید که پیشگیرانه بیاندیشند و عمل کنند. یعنی علاج واقعه پیش از وقوع انجام شود. برای مثال منابع و هزینهها را خرج پیشگیری کند. در واقع باید طوری منابع تنظیم شود که سه چهارم بودجه، قبل از وقوع هزینه شود و بقیه بعد از اتفاق. کشورهای پیشرفته مثل ژاپن به این سمت حرکت کردهاند.
استاد پژوهشکده زلزلهشناسی معتقد است، خسارت ناشی از این بیتوجهی به مساله «نجات» منجر به از دست دادن هموطنان و به هدر رفتن همه هزینهها، منابع و بودجههای اختصاص داده شده میشود.
«پیشنهادم به نهادهای مرتبط به ویژه سازمان جمعیت هلال احمر و سازمان مدیریت بحران این است که برای معضل تعیین وضعیت افراد به ویژه در ساعات اولیه وقوع بحران چارهاندیشی کنند. اما پیشنهاد اصلی و اساسی من این است که افراد متخصص، علمی و حرفهای در این زمینه را جذب کنند. یعنی منابع انسانی که بتوانند مسالهیابی و راهحل علمی ارایه دهند.»