در خبرها از اهدای جایزه صلح نوبل به یک ایرانی دیگر پس از ۲۰سال امده است، جایزه ای برای نرگس محمدی که پیش از این به شیرین عبادی زن ایرانی دیگری رسیده بود.
فعالیت در حوزه زنان برای کسب ازادی های اجتماعی و محروم ماندن از حقوقی که در جامعه مدنی از ان یاد می شود در کنار ایستادگی مقابل شرایط سیاسی از جمله دلایل دریافت این جایزه بین المللی با هدف های پیدا و پنهانی که دارد عنوان شد ه است.
جایزه صلح نوبل پیشترها به بسیاری از چهره های سیاسی شناخته شده جهان از نلسون ماتدلا تا شیمون پرز ، کارتر ، اوباما و یاسر عرفات و دیگران اهدا شده بود و این برای دومین بار است که در طی دو دهه اخیر نام ایرانیان هم در این فهرست بویژه از جنس زنانه اش می گنجد.
این جایزه با همه نقدهایی که در داخل برخی بر سیاست های پشت پرده این اهدای وارد می دانند، جدای از سیاسی بودن از ارزش ویژه ای نیز به دلیل تلاش دریافت کنندگانش و قرار گرفتن نام ایران در این جایگاه در نظام بین الملل توجه کانون های این نظام های جهانی دارد.
اما نکته قابل توجه در قرار گرفتن نام ایران در فهرست نوبل بگیران چرایی دیگری را هم به دنبال می کشد که برغم وجود نام ها و نشانه های ماندگار در ادبیات ، فیزیک ، شیمی و دیگر علوم و نقش بسیاری از چهره ها از دیرباز در ارایه خدمات مهم در حوزه جامعه بشری چرا فقط جایزه صلح ارزانی ایرانیان است هر چند که صلح دوستی ایرانیان در طول تاریخ بر کسی پوشیده نیست و این سرزمین مهد صلح بوده است و حکمرانانی چون کوروش را به خود دیده که منشور حقوق بشر او افتخاری دیگر بر تارک افتخارات این ملت است.
آنچه در سرنوشت این جایزه برای دارندگان و جهان است صلح و ارامشی نیست که دنیا به مطالبه ان نشسته است و بشر گریزان از جنگ در آغوشش می کشد.تجربه تاریخی نشان می دهد که این جایزه جز یک نلاش سیاسی و سیاسی بودن بهره برداری ها ارمغان صلحی نداشته است وگرنه این جهان در جنگ و گریز ها در تنگنا نبود و خفه نمی شد و اکنون هم سری بچرخانیم و همبن اتفاق های اطراف را بنگریم که بشریت در حال خفه شدن است!
- نویسنده : یونس رنجکش