ارتش ایران در طول تاریخ پر فراز و نشیب این مرز و بوم کهن همیشه و همه جا از مرزهای ایران دفاع کرده و وجه خود را همت آن قرار داده تا به دفاع از مردم بپردازد اما در این میان ارتش همیشه فرماندهان بزرگ و کاربلدی را به این ملت شناسانده که فداکارانه جان خود را در راه میهن و مردم نثار کرده اند که یکی از این افراد دلاور تیمسار ولیالله فلاحی بود؛ تیمساری که مانند سربازان صفر به جنگ با ضد انقلاب رفت و در کف خیابان ها به مقابله با آنها پرداخت و آنها را شکست داد و در جنگ با رژیم بعثی نیز فداکارها از خود نشان داد.
تولد و تحصیلات
ولیالله فلاحی در ۱۰ اردیبهشت ۱۳۱۰ خورشیدی در کولج شهرستان طالقان به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را با مشکلات جادههای سرد طالقان پشت سر گذاشت و در ۱۳۲۴ خورشیدی برای ادامه تحصیل به تهران رفت. سه سال اول دبیرستان را در دبیرستان علامه پشت سر گذاشت و سپس وارد دبیرستان نظام شد تا اینکه در مهر ۱۳۳۰ خورشیدی در دانشکده افسری تحصیلات خود را ادامه داد و پس از اخذ لیسانس در ۱۳۳۳ خورشیدی با درجه ستوان دومی فارغالتحصیل شد.
آغاز خدمت نظامی
فلاحی خدمت خود را در لشکر ۹۲ زرهی اهواز آغاز کرد و در ۱۳۳۷ خورشیدی به تهران منتقل شد و در دانشگاه نظامی به عنوان فرماندهی گروهان دانشجویان و فرماندهی گردان انجام وظیفه کرد.
وی در سال های ۱۳۳۴ و ۱۳۳۹ خورشیدی دوره پرسنل نظامی و سپس دوره عالی آجودانی را در آمریکا پشت سرگذاشت و در ۱۳۴۸خورشیدی برای گذراندن دوره فرماندهی و ستاد به دانشکده فرماندهی و ستاد (دافوس) اعزام شد که از شاگردان ممتاز این دانشکده بود و بعد از پایان دوره برای آموزش در همین دانشکده دعوت شد.
زندان
فلاحی به دلیل مخالفت با رژیم پهلوی چند بار زندانی شد اما به دلیل تفکر و دانش بالا و هوشی که داشت از افسران زبده قابل احترام ارتش بود که همواره مورد احترام فرماندهان ارشد بود. خود وی در خصوص فعالیت های سیاسی اش نوشته است: مبارزات سیاسی خود را از سال ۱۳۳۸ علیه رژیم وقت آغاز کردهام و از آن روز تاکنون سه بار به زندان افتادهام و سه نفر از عزیزترین کسان خود را در راه انقلاب قربانی دادهام، ما معتقدیم انقلاب اسلامی ایران، بهشتی نو برای اسلام است، یک نظام خدایی که پایگاهی خدایی دارد.
مدیریت آموزش دانشکده فرماندهی
وی علاوه بر تدریس به مدت هشت سال مدیریت آموزش دانشکده فرماندهی و ستاد را نیز عهدهدار شد و از ۱۳۵۱ تا اواسط۱۳۵۳ خورشیدی با درجه سرهنگ دومی به همراه گروهی از افسران ایرانی به عنوان ناظر صلح سازمان ملل در آتش بس ویتنام، به آن کشور اعزام شد.
لغو حکومت نظامی در شیراز
وی پس از بازگشت به ایران به کار تدریس در دانشکده فرماندهی و ستاد ادامه داد تا آنکه در ۱۲ مهر ۱۳۵۷ خورشیدی به درجه سرتیپی ارتقا یافت و در همان تاریخ به شیراز منتقل و به عنوان معاون فرماندهی مرکز پیاده شیراز مشغول به کار شد.
فلاحی در همین مسوولیت بود که در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی و همزمان با اوجگیری مبارزات انقلابی مردم بر ضد رژیم پهلوی، پس از اعلام حکومت نظامی با تلاش او و دیگر همفکران انقلابیاش در شیراز، حکومت نظامی لغو شد و جز موارد معدودی از درگیری های جدی ممانعت به عمل آمد.
بازنشستگی و بازگشت به خدمت
پس از پیروزی انقلاب اسلامی سرتیپ فلاحی طی حکمی بازنشست شد اما طولی نکشید که پس از موافقت شورای عالی انقلاب اسلامی از جانب محمدولی قرنی رییس ستاد مشترک، به خدمت اعاده و به فرماندهی نیروی زمینی منصوب شد.
حضور در پاوه
در اوایل اسفند ۱۳۵۷ خورشیدی گروههای معارض و ضد انقلاب اقدام به تصرف پادگان مهاباد کردند. پس از این جریان گروههای ضد انقلاب تصمیم به تصرف پادگانهای سقز، کردستان و مریوان گرفتند که با قاطعیت سپهبد قرنی مواجه شدند و با اعزام نیروهای ویژه به این منطقه، برنامه تصرف این سه پادگان توسط معارضان، شکست خورد.
پس از شکستهای متعدد، دشمن به این فکر افتاد تا یک شهر مرزی و کوهستانی را به اشغال در بیاورد. در این میان، شهر پاوه که از شاخصهای لازم برخوردار بود. زمانی که کوموله و دموکرات وارد پاوه شدند، فقط نیروهای ژاندارمری برای مقابله با آنها حضور داشتند. چند پاسدار هم خود را به پاوه رسانده بودند تا از آن دفاع کنند، پاسداران از اصغر وصالی فرمان می گرفتند که از دوستان مصطفی چمران بود اما کم بودن نیروها باعث شد، شهر سقوط کند. در همین زمان تیمسار فلاحی و چمران با یک فروند بالگرد وارد منطقه پاوه شدند. پس از شناسایی و کسب اطلاع از وضعیت شهر، تیمسار فلاحی با اصرار چمران به تهران بازگشت. بسیاری از کارشناسان علت بازگشت او را، نجات پاوه و ارایه گزارش به امام خمینی (ره) میدانند که همین طور هم شد، زیرا گزارشی که تیمسار فلاحی به عنوان فرمانده نیروی زمینی به امام راحل ارایه کرد، سبب ابلاغ فرمان تاریخی امام (ره) در ۲۷ مرداد ۱۳۵۸ خورشیدی شد که شهر را نجات داد. تیمسار فلاحی در یک یادداشتی مینویسد که من و چمران روزه بودیم. از افطار که خبری نبود، سحر هم که چیزی نخوردیم. سحر قدری آب خوردم تا بتوانم روز بعد را روزه بگیرم. این اوضاع شهر خوب نیست.
جانشینی ریاست ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران
در ۱۳۵۹ خورشیدی سپهبد قرنی ترور میشود و در ۲۹ خرداد همان سال، حکم جانشینی ریاست ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران به سرلشکر فلاحی ابلاغ میشود. ابوالحسن بنی صدر رییس جمهوری وقت نیز از مقام فرماندهی کل قوا عزل و اختیارت او در نامهای از امام (ره) به تیمسار فلاحی تفویض میشود.
جنگ تحمیلی
با شروع جنگ تحمیلی سرلشگر فلاحی به عنوان نخستین تدبیر «لشگر ۱۶زرهی قزوین» را به منطقه اعزام کرد و خود نیز همواره در جنوب و غرب کشور حضور داشت و از نزدیک ناظر طرحهای مختلف عملیاتی و لجستیکی بود. وی هفته ای ۴۸ ساعت در ستاد مشترک حضور می یافت، جلسهای تشکیل می داد و پس از اعلام دستورهایی جهت تسریع در امور و ایجاد هماهنگی با ارگان های ستادی و دیگر نیروها پس از ارایه گزارشی مستقیم به امام خمینی(ره)، بار دیگر به مناطق عملیاتی عزیمت می کرد و به هماهنگی نیروهای مختلف ارتش و هدایت و کنترل او در اعزام به مناطق مختلف عملیاتی، به منظور متوقف کردن ارتش عراق میپرداخت.
در مهر ۱۳۶۰ خورشیدی اوج تلاش و مقاومت ارتش برای توقف نهایی حملات دشمن در آبادان اتفاق افتاد. به همین دلیل هم به دستور سرلشکر فلاحی گردان ۱۵۳ پیاده لشگر ۷۷ به منطقه اعزام شدند و حمله آن گردان به سرپل دشمن در جنوب بهمنشیر در منطقه ذوالفقاری آبادان، فعالیت ارتش رژیم بعثی را برای ورود به جزیره آبادان خنثی کرد.
شهادت
آخرین حضور تیمسار فلاحی در منطقه جنگی، همزمان با عملیات «ثامن الائمه»؛ یعنی شکست حصر آبادان) بود که پس از پایان این عملیات تیمسار فلاحی به همراه فکوری، کلاهدوز، نامجو، جهان آرا و تعدادی از رزمندگان و مجروحان عملیات با هواپیمای «C۱۳۰» به طرف تهران به پرواز درآمدند اما در فاصله حدود ۸۰ مایلی فرودگاه مهرآباد در حالیکه خلبان ورود خود را به آسمان تهران اعلام و تقاضای اجازه کم کردن ارتفاع ازبرج مراقبت کرده بود، ناگهان هر ۴ موتور هواپیما از کار افتاد و در حالی که تیمسار فکوری پس از بررسی اوضاع و کنترل درجه ها و علائم با ناراحتی میگوید: هیچ امیدی نیست، هواپیمای آنها سقوط کرد و آن عزیزان در کنار هم جان سپردند و به دیار داراسلام شهادت وارد شدند.