درباره بیژن ترقی
درباره بیژن ترقی
معین نیوز_بیژن ترقی، ترانه‌سرا و موسیقی‌دان برجسته معاصر ایران زمین بود که بر ادبیات کهن اشراف جامعی داشت. او در آثارش شیوایی و سادگی زبان موسیقی را با استحکام و انسجام زبان شعر درهم آمیخت و به هوای ساده کردن از استحکام آن نکاست.

رمز ماندگاری یک موسیقی در اصالت و شیوایی آهنگ، تازگی مضمون و تلفیق و پیوند شعر با ملودی های آهنگ است که در برگیرنده حوادث زمان و بازگوکننده حالات و نیازهای عاطفی و اخلاقی مردم زمان خود باشد اما پیش از سرودن آن، آهنگساز باید وسعت صدای خواننده را بداند زیرا هر خواننده ویژگی هایی در محدوده صدای خود دارد که اگر آهنگساز آن مقدورات را در نظر نگیرد، آهنگ او چندان دلچسب و تاثیرگذار نخواهد شد. هنرمندانی که مدارج عالی آهنگسازی را طی کرده و در زمینه کارهای خلاقانه به شهرت و محبوبیتی عمومی دست یافته اند، انگشت شمارند. این هنرمندان به هر ملودی ساده و تکراری توجه نکرده، پیوسته در صدد دستیابی به آثاری هستند که از عوالم الهام، مایه گرفته و در اوج کمال و طراوت و تازگی باشد. پس از اینکه آهنگ ساخته شد،‌ کاری مشکل تر آغاز می شود و آن سرودن شعر بر روی ملودی های آهنگ است که در پرورش و تدوین آهنگ بسیار مهم است. شاعر به عنوان ترانه سرایی که او نیز در کار خود متخصص بوده و به زیر و بم آهنگ آشناست، زبان نهفته آهنگ را درک کرده و ترانه ای با مضمونی در خور زبان آن آهنگ می سراید، زیرا شعر مانند خونی است، جاری در تن آهنگ، به طوری که تجربه نشان داده که نوا و موسیقی ماندگار و جاوید می شود که از ویژگی های ذکر شده بهره مند شده باشد. البته تاثیر سلیقه و ذوق شنوندگان را در ماندگاری آهنگ ها نباید نادیده گرفت زیرا با هر بار شنیدن قطعه ای از یک موسیقی، شور و حال ایام گذشته در خاطر انسان بیدار می شود و این یکی از رموز ماندگاری یک اثر است. در میان استادان موسیقی می توان به بیژن ترقی اشاره کرد، موسیقیدانی که آثاری با آهنگی استادانه و اشعاری تاثیرگذار و متفاوت ساخته که هر یک حاوی مضمونی نو است. مانند ترانه های برگ خزان، آتش کارون تک درخت، طاووس و… و نظایر آن که چنان با آهنگ تلفیق شده که تصاویر رنگارنگ و عاشقانه آن هرگز از خاطره ها زدوده نخواهد شد.

زندگینامه بیژن ترقی

بیژن ترقی در ۱۲ اسفند ۱۳۰۸ خورشیدی متولد شد، پدرش حاج محمدعلی ترقی، ناشر و کتاب‌فروش نامدار تهرانی بود. وی از وقتی چشم گشود، خانه شان مرکز رفت وآمد شاعران، نویسندگان، محققان و هنرمندان نخبه تهران و اصفهان و دیگر مراکز مهم فرهنگ ایران بود. نخستین بارقه‌های طبع شعر در او با سرودن نخستین ابیاتی بود که موردپسند شهریار ملک سخن قرار گرفت و او را به ادامه تشویق کرد. در ۲۵‌سالگی، طی ماجرایی شگفت که به رؤیای صادقه بیشتر شبیه بود تا واقعیتی معمولی و روزمره، توانست نسخه‌ای از صائب تبریزی به خط شخص شاعر را به دست بیاورد و به تصحیح آن اقدام کند. وی هنوز ۳۰ سال نداشت که در مسلک ادیبان بزرگ پذیرفته شد و طبع لطیف و خلق محجوب او، با آن شرم، نجابت و حساسیت شاعرانه، علاقه و احترام ادب دوستان و پیشکسوتان ادبیات نسل قبل را برمی‌انگیخت. در آن سال‌ها، او به پدر در کار گرداندن کتاب‌فروشی کمک می‌کرد و با عشقی که به موسیقی داشت، مشق ویولون می‌کرد. حادثه‌ای در یک شب مهمانی، روح او را منقلب کرد. شنیدن صدای ویولون پسر جوانی که نگاه باهوش و اندامی کشیده داشت و او را به‌عنوان اعجوبه موسیقی می‌شناختند و از هشت‌سالگی ساز تنهای او را در رادیو شنیده بودند، او پرویز صدیقی پارسی بود که با نام دایی هنرمندش و استادش، حسین یاحقی به شهرت رسیده بود. ترقی می‌گوید: «بعد از آشنایی با پرویز، ویولون را بوسیدم و گذاشتم کنار چون آنچه که ماحصل خواست من از موسیقی ایرانی بود در ویولون و با پنجه او برآورده شد.»

ترقی، بیشتر از نیم‌سده ستایشگر و هواخواه پرشور هنر یاحقی بود تا جایی که در بروشور آلبوم «سلوهای یاحقی» او را کاروان‌سالار موسیقی ایران نامیده است و تعداد معتقدان به این گفته در حلقه معاشران او، کم نیست.

ترانه سرایی

اینگونه شد که نخستین اثر بیژن ترقی در اوج شور جوانی با موسیقی پرویز یاحقی شکل گرفت. یاحقی آهنگی ساخته بود و دنبال کلام مناسب برای آن می‌گشت. ترقی می‌گوید: «به او گفتم پرویز جان از برای امتحان هم که شده بگذار امشب روی این نغمه تو فکر کنم، اگر پسندیدی آن را اجرا کن.»

اینچنین شد که در ۱۳۳۴ خورشیدی، آهنگ «برگ خزان» متولد شد و شهر را به تلاطم انداخت. تهران، شهری که تنها منبع پخش موسیقی آن، رادیویی با یک ایستگاه بود و در سال‌هایی که تولید موسیقی انبوه نبود و موسیقیدانان هم با شور و اعتقاد بیشتری نسبت به امروز ـ کار می‌کردند و کیمیای عشق و شوریدگی در آثارشان موج می‌زد، در همان سال‌هایی که به طنز یا به جد می‌گفتند: «وقتی ساعت تک‌نوازی ویولون پرویز یاحقی می‌رسد، برق تهران افت می‌کند»؛ به خاطر علاقه شدید شنوندگان به این ترانه، سرنوشت بیژن جوان، تغییر یافت و ترقی ادیب، جای خود را به ترقی ترانه‌سرا داد. او از میان افرادی چون نواب صفا، تورج گلبان، پرویز وکیلی و معینی کرمانشاهی که هر کدام شاخص و نشان‌دهنده روح زمانه خود هستند، توانست مفاهیم جدیدی وارد ترانه سرایی کند. اگرچه بیژن ترقی برای آهنگسازان دیگر هم ترانه ساخت اما بیشترین انرژی و شفافیت او در ساخته‌های پرویز یاحقی تجلی یافت.

آثار برجای مانده از ترقی

ای بهار نو رسیده، پنجره‌ای به باغ گل و بهار دل‌نشین از نمونه های به یادماندنی آثار ترقی است که می‌توان همیشه به یاد آورد. نخستین ترانه با کلام شکسته یا محاوره‌ای را برای آهنگ مجید وفادار در مایه سه گاه ساخته و سرمشق ترانه‌سرایان دیگر ساخته است.

نخستین کتاب مستقل ترقی به نام «سرود برگ‌ریزان» در ۱۳۵۱ خورشیدی با سرمایه کتابخانه خیام منتشر شد.  ویرایش جدید سرود برگ‌ریزان (حاوی مجموعه اشعار جدید شاعر) و نیز کتاب «پنجره‌ای به باغ گل» (حاوی یک‌عمر ترانه‌سرایی او) آماده و چاپ ‌شد. همچنین شرح شیرین زندگی خانوادگی او را می‌توان در صفحاتی از کتاب پشت دیوارهای خاطره خواند. تا حدود سال‌ ۱۳۷۳ خورشیدی هر فردی که می‌خواست استاد ترقی را ببیند، او را پشت میز کارش در کتابخانه خیام می‌دید که با روی خوش و خلق نکو، پذیرای دوستان جوان از تهران و شهرستان ها بود. او تا اواخر عمرش در شاعری و ترانه‌سرایی و گاه مقاله‌نویسی، فعالیت و این بیت همیشه بر زبانش بود:‌

طفل زمان، فشرد، چو پروانه‌ام به مشت

جرم دمی که بر سر گل‌ها نشسته‌ایم

گفته می‌شود که بیژن ترقی سبک تازه‌ای را وارد ترانه‌سرایی ایران کرد. محمود خوشنام، کارشناس موسیقی سنتی ایرانی می‌گوید: مهم‌ترین نقش بیژن ترقی، تقویت جنبه‌های روایی و داستان گونه کردن ترانه‌ها و افزودن جنبه‌های تصویری به آن‌هاست که این پدیده را در آتش کاروان و نیز ترانه‌های تصویری‌ای چون برگ خزان می‌توان دید. به گفته خوشنام، سه‌گانه مشترک بیژن ترقی با پرویز یاحقی، ازنظر فرم و ساختار آهنگ، یکسانی‌هایی با هم دارند، ازجمله اینکه یاحقی مقدمه وسیعی برای ترانه‌ها در نظر گرفت و ترقی هم در بخش شعر، جنبه‌های تصویری را مدنظر قرار داد.

سرانجام بیژن ترقی

بیژن ترقی، تنها یکی از چهار ترانه‌سرای بزرگ عصر گل‌ها نیست، تنها یک شاعر رمانتیک و حساس نیست، اشعار اجتماعی او سخن از حساسیت او و رقت قلب او در برابر رنج انسان‌ها دارد. بیژن ترقی تنها یک ادیب موسیقی فهم و یک ترانه‌سرای ماندگار نیست، او شکلی ناب و صمیمی از بودن و شاعر بودن است. سرانجام او پس از عمری تلاش و مطالعه در راه اعتلای فرهنگ کشور در ۱۳۸۸ خورشیدی چشم از جهان فروبست.

منبع:

۱- مجله: مقام موسیقایی » دی و بهمن ۱۳۸۵ – شماره ۵۳

۲- مجله: حافظ  خرداد و تیر ۱۳۸۸ – شماره ۶۰