درباره ذوالفقار شروانی
درباره ذوالفقار شروانی
معین نیوز_ذوالفقار شروانی از شاعران برجسته سده هفتم به شمار می‌رفت که با سرودن قصیده‌ای مصنوع موسوم به «مفاتیح الکلام و مدایح الکرام» به شهرت رسید، وی در کاربرد فنون شعری استعدادی درخشان داشت به گونه‌ای که او را واضع شعر مصنوعی می‌دانند.

سده هفتم هجری یکی از دوران بسیار پیچیده با فراز و فرودهای بسیار برای تاریخ، فرهنگ و تمدن این مرز و بوم بود از یک طرف هجوم مغولان به ایران و خرابی‌های برجای مانده از این جنگ و  نابودی بسیاری از مراکز علمی و کوچ بسیاری از شاعران و از طرف دیگر منشأ ظهور وزرا و دانشمندانی چون عطاملک جوینی و برادرش و خواجه نصیرالدین طوسی و ابن العلقمی و ابن ابی الحدید و … بود. این دوره برای ظهور نوابغ ادبیات هم یکی از بهترین دوران تاریخ ایران به شمار می رود در این دوره شاعرانی ظهور کردند که علاقه بسیاری به ائمه (ع) داشتند و با اشعار خود موجب تقویت، ظهور و بروز مذهب شیعۀ اثنی عشری شدند، یکی از این شاعران سترگ سید قوام‌الدین حسین بن صدرالدین علی شروانی بود که در ادامه به معرفی وی می‌پردازیم:

 

زندگی‌نامه

سید قوام الدین حسین بن صدر الدین علی شروانی در تبریز دیده به جهان گشود از تاریخ دقیق تولد وی و اوایل زندگی شروانی اطلاعی در دست نیست  اما با توجه به آثار برجای مانده از سده هفتم که به زندگی وی پرداخته‌اند، می‌توان فهمید که شروانی در زمان خوارزمشاهیان می‌زیسته است و مورد توجه و عنایت سلطان محمد بن تکش بود. (۱) سلطان محمد به وی دستور داد تا رویدادهای دولت او را در بحر شاهنامۀ فردوسی به نظم آورد. پس از انقراض دولت خوارزمشاهیان، شروانی به خدمت اتابکان لُرِ بزرگ که معروف به آل فضلویه بوده، درآمد. آذر بیگدلی در آتشکدۀ خود می‌گوید: او «در عهد سلاطین مغول به وساطت خواجه محمد ماستریِ وزیر به خدمت اتابک یوسف شاه لُر رسید که او به فرمان اباقاخان، والی خوزستان و کوه گیلویه و فیروزان و جرفادقان بوده …» (۲) همچنین از اشعار وی بر می‌آید، او جلال‌الدین سیورغمش بن قطب‌الدین محمد از قراختائیان کرمان مدح گفته است.

شروانی از شاعران برجستۀ سده هفتم و متخلص به ذوالفقار بوده و در میان شعرای زمان خود به قدرتِ شاعری و کاربرد فنون شعری سخت مشهور بوده است و به دلیل استعداد بالا در این زمینه، لقب ملک الشعرا را کسب کرد، همچنین او را واضع شعر مصنوعی می‌دانند. بیش‌تر اهمیت او از نظر تذکره‌نویسان، در نظم قصیده‌ای است، مصنوع موسوم به «مفاتیح الکلام و مدایح الکرام» که از جهت فنون شعری و انواع صنایع و توشیحان بسیار قابل توجه است. این قصیده مورد استقبال سخنوران دیگری همچون سلمان ساوجی سرایندۀ «صَرحِ مُمَرّد»، شمس فخری سرایندۀ مخزن البحور و اهلی شیرازی سرایندۀ مخزن المعانی قرار گرفته است. علاوه بر این قصیده، شروانی دیوانی از خود برجای گذاشته که ابیاتش بالغ بر ۹ هزار بیت می‌شود و در ۱۹۳۴میلادی در لندن به کوشش ادوارد ادواردز به چاپ رسیده است. آذر بیگدلی دربارۀ شعر شروانی می‌نویسد: «الحق در فن شاعری مهارت تمام و قدرت مالاکلام داشته، قصاید سادۀ رغبت‌انگیزش از غایت لطافت رشحۀ آب زندگانی و مدایح متین صنعت‌آمیزش از نهایت حصانت هم‌دوش بنای آسمانی و در صنایع شعری بر قوامی گنجه‌ای و رشید وطواط و نظامی عروضی و روحانی سمرقندی و اهلی شیرازی مقدّم و یحتمل که سید مزبور مقنّن آن قانون بوده است.» در حقیقت آذر بیگدلی مهارت شروانی را در فن شاعری و توانایی او را در سرودن قصاید ساده و لطیف رغبت‌انگیز و مدایح متین و استوار و آراسته به صنایع می‌ستاید و از برتری او، در کاربرد صنایع شعری، بر شاعرانی چون قوامی گنجه‌ای، رشید وطواط، نظامی عروضی، روحانی سمرقندی و اهلی شیرازی سخن می‌گوید. (۳)

سبک شعری این سخنور بلند پایه، بسیار نزدیک به شعر خاقانی است و براین‌اساس، سبک ذوالفقار سبکی است، میانۀ سبک خراسانی و عراقی که در اران و شروان به ظهور می‌رسد و خاقانی و نظامی از نمایندگان برجستۀ آن به شمار می‌آیند. در تحول سبک میانۀ خراسانی به عراقی که ذوالفقار از آن متأثر است، این تغییرات روی داد: اولاً در صنایع ادبی، شاعران بیش از گذشته به استفاده از صنایع بیانی و بدیعی روی آوردند؛ ثانیاً در سطح فکری، شاعران در سرودن شعر به مسایل علمی و فلسفی توجه کرده و در اشعار خود از اشارات و تلمیحات علمی و فلسفی استفاده کرده‌اند؛ اما زبان شاعران در قیاس با تحولات ادبی و فکری، کمتر دگرگون شد و زبان سبک خراسانی با افزایش کاربرد لغات و ترکیبات عربی، در این دوره نیز حفظ شد. مجموعۀ این عوامل شعر ساده و روشن خراسانی را به سوی دشواری و ابهام پیش برد. (۴) البته شهرت شروانی بیشتر در شعر مصنوع است و به حدی در این شیوه شهرت یافته که غالبا او را مخترع و مبدع مصنوع مخصوصا شعری که دارای صنعت توشیح است، دانسته‌اند و در صنایع شعری او را بر قوامی گنجه‌ای و رشید وطواط و نظامی عروضی و روحانی سمرقندی و اهلی شیرازی مقدم دانسته‌اند.

 

خاموشی

سرانجام این شاعر گرانسنگ در ۶۷۹ هجری در تبریز دیده از جهان فروبست و در مقبره الشعرای تبریز به خاک سپرده شد.

شروانی در ابیاتی نام خود و نسبت خود را به خاندان رسول خدا (ص) صریحاً ذکر کرده است.

ای ز خاک آستانت قدسیان را آبروی                      وز نسیم روضه‌ات دارالجنان رارنگ و بوی

برده چون خاک بهشت از باد جان افزای تو               جام آبِ خضر و نارِ موسوی را آبروی

دستِ فراشانت ز آب روی خاکِ درگهت                    کوثر و تسنیم را بر سنگ حیرت زد سبوی

در ازای حضرتت، با جمله جاه و آبِ خویش

چشمۀ خورشید را غیرت بود بر خاک کوی

سقفِ مرفوعت پناه بیتِ معمورست از آن

طاقِ چوگان شکلت از میدان گردون برد گوی

در جوار خاک پاکت هر زمان روح الامین

با خضَر گوید که دست از چشمۀ حیوان بشوی

ساکنانِ سدره اندر ظلِّ طوبی پرورت

گه ز دهشت بی‌زبان، گاه از طرب در گفتگوی

کعبه گر یابد نسیمی از صفای رُکنِ تو

هر دم از ارکان او خیزد هزاران های و هوی

طالب مقصود را مقصد حریم تست، لیک

چون بیابد هردمش گردد ز یادت جست‌وجوی

 

منابع

۱- شیروانی، زین‌العابدین، ریاض السیاحه، به کوشش اصغر حامد ربانی، تهران، ۱۳۳۹، ص۱۲۸

۲- آتشکده، آذر بیگدلی، چاپ هند، بی‌تا:ص۴۹

۳- همان

۴-  شمیسا، سیروس، سبک‌شناسی شعر، تهران، ۱۳۷۴، ص ۱۷۰-۱۷۱.