گاهی آنقدر دلتنگ یک لحظه آرامشی که سودای هرآنچه در سر داری ، هیچ مجالی به این دلشورگی ها نخواهد داد و تا پایان محکوم همان زیستن در کوره داغ اتفاقات هستی!
گاهی درنگ یک سرمستی در مستی انچه رقم زده ای تاوان بسیار دارد برای زیستنی که به حکم انتخاب، به بد آرامشی روزگار تکرار می کنی و به پا بند پایبندی به انچه می اندیشی بند شده ای .
سرشار از تمام صدا ها گاهی بیصدا تر از همیشه در گوشه تنگناها کز کرده به پایانی فرو افتاده ای که آغازش فردای روشنی برای دیگرانی است که به نام و حرفه ات دلبسته اند.
تمام اتفاق ها در جهان سکون و سکوت به اعتبار تو جان می گیرند آنگاه که موج می افرینی زیبا و زشتی های خو گرفته در زمان را و می بالانی بالندگی ها و فرود می آوری بد اندیشی ها را.
چه زیبا نامی است روزگاران بنامت قلم خورده و چه نیکو سرشتی است ذات چون تویی که می آفرینی بانگ را و به تصویر می کشانی زیستن ها را.
روزت مبارک خبرنگار!
- نویسنده : یونس رنجکش