تهران و پکن دیرزمانی است روابطی مطلوب و روبهرشد دارند. چین سالها است به عنوان قدرت نوظهور اقتصادی جهان به مهمترین شریک تجاری جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده است. چند ماه قبل بود که خبر همکاری راهبردی، بلندمدت و جامع تهران و پکن در صدر اخبار رسانههای جهان قرار گرفت.
بر اساس آنچه از سند برنامه جامع همکاری ۲۵ساله دو کشور در اختیار رسانهها قرار گرفت، سرمایهگذاری در حوزههای مختلف زیرساختی ایران به ویژه در صنعت نفت و گاز در کنار همکاری در زمینههای سیاسی و اقتصادی، علمی و فنی در دستور کار قرار میگیرد. خرید بلندمدت نفت و افزایش همکاریهای امنیتی و نظامی هم بخشی از مشارکت دو کشور را تشکیل خواهد داد.
مشارکت راهبردی دو قدرت، یکی در شرق و دیگری در خاورمیانه، نگرانیهایی جدی را در غرب به دنبال داشته است. اندیشکده «بنیاد هریتیج» همنوا با تحلیلگران و کارشناسان مخالف این همکاری در گزارشی از ایالات متحده خواسته است تا اقدامات خود را برای تخریب و عقیم گذاشتن اتحاد ایران و چین تقویت کند.
بنیاد هریتیج (The Heritage Foundation) اندیشکدهای است که اوایل سال ۱۹۷۳ میلادی در واشنگتن پایهریزی شد و از مهمترین محافل جریان محافظهکاری سیاسی در آمریکا به شمار میآید. در حال حاضر «جیم دمینت» سناتور سابق کارولینای جنوبی ریاست این اندیشکده را در دست دارد.
سه نتیجهگیری کلیدی در گزارش تحلیلی هریتیج که به قلم «جیمز فیلیپ» نگاشته شد، عبارتند از:
۱. ایران در آستانه نهایی کردن یک توافقنامه همکاری جامع با چین است که میتواند روابط دو نظام ضدغربی را به شدت محکم کند.
۲.از دیدگاه حزب حاکم چین، روابط با ایران عنصر کلیدی در راهبرد خاورمیانهای پکن است و رهبران چین آن را اهرم قابل اتکایی در یک منطقه حیاتی و استراتژیک میدانند.
۳.دولت ترامپ باید برای جلوگیری از نزدیکتر شدن روابط نظامی و اقتصادی چین و ایران اقدام جدی را انجام دهد و پکن را به خاطر نقض تحریمهای ایالات متحده مجازات کند.
محورهای همکاری ایران و چین
گزارش فوق براساس اطلاعات و گزارش رسانهها حوزههای همکاری تهران و پکن را بر شمرده و به ارزیابی توانایی هر ۲ کشور و تاثیر این همکاری پرداخته و آورده است: چین روابط با ایران را عنصر اصلی برای افزایش حضور خود در خاورمیانه میداند و ایران هم قدرت بزرگی در خاورمیانه و صادرکننده مهم نفت است ضمن آنکه بخشی ضروری در ابتکار یک جاده یک کمربند به شمار میرود. تهران، متحد مفیدی برای پکن در مسیر عقب راندن نفوذ ایالات متحده در خلیج فارسِ سرشار از انرژی به شمار میرود. روابط نزدیک جمهوری خلق چین با ایران در حوزه دیپلماتیک و اقتصادی در حال افزایش است و پکن امید دارد پس از آنکه تحریمهای آمریکا علیه ایران در ۱۸ اکتبر برداشته میشود صادرات تسلیحات را هم به فهرست همکاری دوجانبه بیافزاید. ایران هم دولت چین را منبع حمایت دیپلماتیک، اقتصادی، تکنولوژیکی و نظامی میبیند.
طبق تحلیل این اندیشکده آمریکایی، نیازهای ایران و چین حالتی نامتوازن دارد. ایالات متحده باید از این معادله نامتوازن استفاده و سعی کند هزینهها و مخاطرات تقویت روابط پکن با تهران را برای چین افزایش دهد تا منافع بالقوه توافق را برای ایران کم کند. چین به دلیل هراس از تنش در روابطش با آمریکا تا پیش از این از چنین همکاری دوری میکرد بنابراین واشنگتن باید روابط راهبردی نزدیکتر دو کشور را با تشدید نگرانیها برای آنها تا دلسردی چین افزایش دهد.
انرژی محور مورد علاقه تهران و پکن
این گزارش بخش مهم همکاری ایران و چین را روابط در حوزه انرژی میداند. چین از سال ۱۹۹۳ به واردکننده نفت تبدیل شد و در سال ۲۰۰۹ واردات ۵۰ درصد نیاز چین به نفت را تامین کرده است. این کشور از سال ۲۰۱۷ به بزرگترین واردکننده نفت جهان تبدیل شد. خرید نفت چین در سال ۲۰۱۹ به بیش از ۱۰ میلیون بشکه نفت در روز رسید که بیش از ۴۰ درصد آن از خاورمیانه تامین میشد.
طبق این تحلیل، خاورمیانه نقشی حیاتی در تامین نفت خام مورد نیاز صنعت چین دارد و به همین دلیل ایران شریک جذابی برای پکن به شمار میرود زیرا دومین کشور با بیشترین ذخایر گاز جهان بعد از روسیه است و از نظر ذخایر نفت هم در رتبه پنجم جهان قرار دارد. علاوه بر این دشمنی ایران با غرب، چین را تنها گزینه برای سرمایهگذاری و تجارت تهران باقی گذاشته است. بیش از ۱۰۰ شرکت چینی در اقتصاد ایران به ویژه حوزه انرژی و حمل و نقل سرمایه گذاری کردهاند و چینیها مهمترین شرکتها در توسعه ذخایر نفت و گاز ایران شدهاند که حمایتهای فنی مورد نیاز تهران را تامین میکنند.
با این حال تحریمهای آمریکا همکاری پکن و تهران در بخش انرژی را کم کرده است این امر بیشتر به خاطر تحریمهایی است که واشنگتن علیه بانک مرکزی ایران برقرار کرده است. خروج آمریکا از توافق هستهای برجام در سال ۲۰۱۸ و از سرگیری تحریمها باعث کاهش شدید صادرات نفت ایران به چین شده است و برخی این کاهش را از سطح ۲.۵ میلیون بشکه تا سطح ۶۰۰ هزار بشکه در روز برآورد میکنند. با این حال در این شرایط هم چین به دریافت نفت از ایران ادامه میدهد.
علاوه بر این ایران در ابتکار یک کمربند – یک جاده هم نقش مهمی را برای چین بازی میکند. این طرح هزار میلیارد دلاری چین، مسیری تجاری و شبکه ارتباطی را ایجاد میکند که پکن را به دیگر کشورها و مناطق جهان متصل میسازد. دولت پکن وام ۱۰ میلیارد دلاری را برای شرکتهای چینی تصویب کرده است تا پروژههای زیرساختی خود در ایران همچون تاسیسات مربوط به الکتریسیته، سدها، خطوط حمل و نقل مانند راه آهن را تکمیل کنند تا را ه ارتباطی ایران به غرب چین تکمیل شود.
توصیهها برای عقیم کردن همکاری راهبردی
اندیشکده مطرح غربی فوق همچنین مسائلی همچون رفع تحریم تسلیحاتی و برنامهریزی پکن برای فروش تسلیحات به ایران در کنار انجام رزمایش دریایی دو کشور را از جمله مسائلی میداند که برای غرب اهمیت فراوانی داشته و باعث حساسیت و نگرانی آنها به ویژه واشنگتن شده است.
گزارش هریتیج بر این نکته تصریح دارد که سیاست فشار حداکثری دونالد ترامپ تاکنون به شدت به علت تجارت ایران و چین تضعیف شده است. اما برای جلوگیری از همسویی محکمتر امنیتی چین و ایران، به اقدامات سختتری نیاز است. واشنگتن به غیر از تحریم، اهرمهای چندانی را برای تاثیرگذاری بر سیاستهای چین در مورد ایران ندارد اما میتواند و باید فضای بین المللی را برای محدودسازی همکاری اقتصادی دو کشور و جلوگیری از اتحاد نظامی آنها تشکیل دهد. هدف این اقدامات باید حداکثرسازی هزینههای سیاسی، اقتصادی و سیاست خارجی حمایت پکن از تهران باشد. این گزارش تصریح کرد: دولت ترامپ باید شفاف سازد که سیاست چین را از نزدیک تحت نظر دارد و برای جلوگیری از نزدیکتر شدن روابط نظامی دو کشور، مجازات نقض تحریمهای ایران توسط چین را با قدرت اعمال خواهد کرد.
در این چارچوب توصیههای تحلیلگر این اندیشکده به دولت آمریکا عبارتند از
-حفظ راهبرد تحریم و فشار حداکثری علیه ایران
-اولویتدهی به مسائل مربوط به ایران در تدوین روابط دوجانبه ایالات متحده با چین
-تحریم و مجازات شرکتهای چینی که با ایران تجارت میکنند
-همکاری با متحدان برای کاستن از حمایت چین از ایران
-ایجاد روابط امنیتی تنگاتنگ با کشورهای عربی و اسرائیل
-تقویت کارزار اطلاعاتی خود را در مورد این مساله.
«جیمز فیلیپ» پژوهشگر ارشد این موسسه در پایان نتیجه گرفت: اگرچه تهران همکاری خود با چین را رسانهای ساخت اما پکن نکته خاصی را در مورد آن افشا نکرده است. به نظر میرسد چین نمیخواهد تا قبل از مشخص شدن نتیجه انتخابات آمریکا گام نهایی را بردارد. در این میان دولت ترامپ باید مخاطرات و هزینههای این همکاری اقتصادی و امنیتی را برای چین افزایش دهد و از منافع این اقدام بکاهد. در این مسیر همکاری نزدیک با متحدان ایالات متحده ضروری است تا اهرمهای فشار واشنگتن را علیه ایران و چین تشدید کند و حتی اگر قادر به ممانعت از این همکاری نشد، حداقل محدودیتهایی را در ایجاد یک اتحاد کامل ایجاد نماید.