آزاد تا بیراهه!
آزاد تا بیراهه!
معین نیوز_یونس رنجکش/داستان ازاد راه رشت به قزوین هم یکی از غم انگیز ترین پروژه ها در ناکارامدی مدیریتی و نبود آمایش سرزمینی و عدم تشخیص درست مصالح و منافع ملی و روشدن دست مداخلات منفعت جویانه در اجرای طرح های ملی است.این آزاد راه که کلید آن در ابتدا به عنوان بزرگراه رشت به قزوین در دهه ۷۰ در دولت هاشمی زده شد مراحل اجرای آن به عنوان آزاد راه در دولت خاتمی در اوایل سال ۸۰ عملیاتی گردید...

داستان ازاد راه رشت به قزوین هم یکی از غم انگیز ترین پروژه ها در ناکارامدی مدیریتی و نبود آمایش سرزمینی و عدم تشخیص درست مصالح و منافع ملی و روشدن دست مداخلات منفعت جویانه در اجرای طرح های ملی است.این آزاد راه که کلید آن در ابتدا به عنوان بزرگراه رشت به قزوین در دهه ۷۰ در دولت هاشمی زده شد مراحل اجرای آن به عنوان آزاد راه در دولت خاتمی در اوایل سال ۸۰ عملیاتی گردید.

ادامه این پروژه که در سال های بعد در دولت احمدی نژاد به بن بست مداخلات محلی و ملاحضات مدیران ارشد بومی برای عبور از شهر رودبار برخورد در دولت روحانی برغم تحمیل چند برابری قیمت تمام شده با تمهیدات بسیار در کنار تکمیل شدن خط ریلی به سرانجامی مناسب رسید و قرار بود تا در همان دولت پازل ناتمام آن با دور زدن شهر و عبور از دل کوههای سخت به پایان برسد که عمر دولتمردان برای بهره برداریش یار نبود.

این پروژه ملی و شاهراه حیاتی در کریدور ارتباطات منطقه ای و جهانی که تا پیش از دولت محمود اصولگرایان به اعتباری حدود ۱۰۰میلبارد تومانی نیاز داشت با روبرو شدن به موانع محلی و ممانعت ها برای ادامه راه و با موج تورمی که در راه بود هزینه ان به حدود دو هزار میلیارد تومان در دولت بعد آن رسید و حالا هم متولیان امور این دولت، پس از وعده های بسیار در این دوساله گویا با افتتاح باند رفت و اعلام عدم تمایل برای تکمیل دور برگشت این پازل ناتمام به بهانه حفظ رضایتمندی شهروندان منطقه برای کسب درامد و پویایی اقتصاد محلی انرا به نقطه پایانی در وعده هایشان کشاندند!

آنچه در این سالها بر مردم گرفتار امده در احرای ابن پروژه ملی با توجه به مشکلات و چالش ها در تردد و سرگردانی و اعتراضات و نارضایتی گذشت، چیزی برای گفتن بیشتر نیست زیرا اتفاقاتی که رقم خورد همه بر ان واقفند اما در این رهگذار انچه در اجرای ابن طرح برای اقتصاد ملی به دلیل گره خوردن ایران و گیلان در کانون کریدورهای حمل و نقل جهانی و کسب منافع ملی حایز اهمیت است بسیار بیشتر از فهم چند مسوول گرفتار آمده در تشخیص مصالح و منفعتی است که گره در سطحی نگری انان دارد.

اگر چه سهم مهم و بیشتر این آزاد راه به سرانجام رسیده است و چندان مانع در مسیر نیست اما چشم انداز پیش رو نشان می دهد که ابتکار عمل دولتمردان امروز در فهم چنین تشخیصی برای کوتاه امدن به بهانه رضایتمندی ساکنان در پویایی اقتصاد محلی نشان از نقص کار و ناکارآمدی در پیشبرد اهداف بلند مدت است.

آتچه اکنون متولیان به بهانه در ختم این پروژه اند نشان از به بیراهه رفتن در تشخیش منافع ملی است و تا دیر نشده چاره با از این باید!