آمارهای نمایشی دولت از احیای واحدهای تولیدی/استاندار گیلان وعده افتتاح داد، فرماندار رودبار انکار کرد!
آمارهای نمایشی دولت از احیای واحدهای تولیدی/استاندار گیلان وعده افتتاح داد، فرماندار رودبار انکار کرد!
معین نیوز_جشن افتتاح معدنِ ذغال سنگ سنگرود، یکشنبه ۲۱ اسفند ماه ۱۴۰۱ برگزار شد، اما این معدن همچنان متروکه است. فرماندار رودبار در پاسخ به سوال مردمی که پیگیرِ وضعیتِ معدن بوده‌اند گفته: «اگر مدام پیگیر این دست مسائل باشید، دیگر پا در این منطقه نخواهم گذاشت!»

به گزارش خبرنگار ایلنا، یکشنبه ۲۱ اسفند ماه ۱۴۰۱. در منطقه‌‎ی عمارلو، حوالی معدنِ متروکه‌ی ذغال سنگ البرز غربی، بنر بزرگی روی دیوار نصب و روی آن نوشته شده: «آیین افتتاح مجدد معدن ذغال سنگ سنگرود رودبار…». اهالی جمع شده‌اند. استاندار و فرماندار و معاونانش، همه حضور دارند. دوربین‌ها برای ثبتِ این اتفاق مهم آماده‌اند. یکی گل برای خیرِ مقدم گویی آورده و دیگری گوسفندی را به زمین می‌زند. قرار است معدنِ ذغال سنگ البرز غربی بعد از ۸ سال دوباره افتتاح شود، شغل ایجاد شود و شهر متروکه دوباره به سالهای پررونقِ خود برگردد. قرار است آبادی‌ها دوباره آباد شوند…

ایجادِ اشتغال، گازرسانی، آبرسانی و راه‌سازی 

معدن ذغال سنگِ سنگرود اوایلِ سال ۹۴ بعد از بیش از ۴ دهه فعالیت به کار خود پایان داد. زمانی که حکم تعطیلیِ معدن را به بهانه‌ی به صرفه‌نبودنِ اقتصادیِ آن صادر کردند، معدن حدود ۳۰۰ کارگر داشت و به عنوان قطبِ صنعتیِ منطقه، اشتغالِ اهالیِ پنج منطقه‌ی عمارلو، فاراب، نوده و خورگام، رحمت آباد و رستم آباد را تأمین می‌کرد. سالِ ۹۴ در واقع پایانِ یک دوران بود؛ دورانِ خوشِ رونق و سرزندگی، کسب‌و کارِ فراوان و خیالِ آسوده از داشتنِ شغل برای جوانان منطقه. سالِ ۹۴ همزمان شروعِ یک دوران بود؛ دورانِ کوچ از منطقه و آواره شدن در شهرها و رفتن برای کار به معادنی فرسنگ‌ها دورتر از محلِ زندگی. آنطور که در اخبار و گزارشهای آنروزها آمده، بعد از تعطیلیِ معدن «۱۷۰ کارگر با بیمه بیکاری بازنشست شدند و ۱۰۹ نفر هم برای کار به طبس و اصفهان و مازندران منتقل شدند.» منطقه رفته رفته به قدری خالی از سکنه شد که مدرسه‌ی تک دانش‌آموزه‌ی عمارلو، سال‌ها بعد به خبرِ عجیبِ رسانه‌ها تبدیل شد.

خبرِ بازگشتِ معدن به چرخه‌ی اقتصاد بعد از ۸ سال، با افتتاحیه‌ای که در ۲۱ اسفند ماه سال گذشته برگزار شد، امید بازگشت به سالهای رونق را در دلِ اهالی منطقه زنده کرد. آن‌ها البته بارها قولِ بازگشایی گرفته بودند و نسبت به وعده و وعیدهای بی‌اساس آگاه بودند، اینبار اما ظاهرا اوضاع فرق داشت؛ معدن در فرآیند مزایده به پیمانکار جدید واگذار شده بود و استاندار و فرماندار شخصا برای افتتاحیه آمده بودند.

اسدالله عباسی، استاندار گیلان، در روزِ افتتاحیه، راه‌اندازیِ معدنِ البرز غربی را بخشی از سیاستِ دولت در راستایِ فعال‌سازی واحدهای راکد دانست و آغاز به کار معدن را موجبِ رونق اشتغال و آبادانیِ منطقه خواند. او تأکید کرد که «این واحد معدنی در سه حوزه‌ی ذغال سنگ، خاک نسوز و شن و ماسه قابل بهره‌برداری است» و به شرکتِ پیمانکار دستور داد که کار را هر چه سریع‌تر آغاز کند. در آن جلسه وعده‌ی گازرسانی و راه‌سازی و آبرسانی هم داده شد. همچنین آنطور که یکی از سهامدارانِ شرکتِ پیمانکار گفته بود، قرار شد بعد از تعطیلات نوروز کار اکتشاف از معدن ذغال سنگ به مدت یکسال آغاز شود.

معدنِ همچنان متروکه…

فرماندار رودبار: پیگیر نباشید! 

از آن روز حدود شش ماه می‌گذرد و معدن ذغال سنگ سنگرود همچنان متروکه است؛ اهالی می‌گویند هیچ اتفاق جدیدی نیفتاده و جز چند نگهبان، نیروی دیگری در معدن حضور ندارد. یکی از کسانی که در مراسم افتتاحیه‌ی روز بیست و یکم حضور داشته می‌گوید: «در روز افتتاحیه گفتند تا بهار کار را شروع می‌کنیم و تا تابستان کارگر می‌گیریم، گفتند پیمانکارِ توانمندی آمده وحسابش پُر است. قرار بود اول حدود ۱۰۰ کارگر بگیرند و به تدریج که به سمت رونق رفتند کارگران را بیشتر کنند، اما ۶ ماه از سال گذشته و هیچ خبری نیست…»

«مردم را سرِ کار گذاشته‌اند…» یکی دیگر از اهالی این جمله را دو بار تکرار می‌کند و ادامه می‌دهد: «ما هر روز پیگیرِ وضعیتِ معدنیم، اما همان حرفهای همیشگی را تحویلمان می‌دهند؛ تازگی‌ها می‌گویند با پیمانکاری که کار به او محول شده به مشکل خوردیم و قرار است معدن به پیمانکاری دیگر تحویل داده شود. می‌گویند قرار است بررسی کنیم. چند ماه قرار است بررسی کنند؟ شش ماه کافی نیست؟ چرا قبل از اینکه جشنِ افتتاحیه بگیرند، بررسی نکردند؟»

مردم عمارلو همچنان پیگیرِ وضعیتِ معدن هستند اما پاسخی که می‌شنوند، امیدشان را هر روز کمتر می‌کند. یکی از این پاسخ‌های عجیب را آن‌ها از زبانِ طهمورث عموپور، فرماندار رودبار، شنیده‌اند؛ فرماندار در افتتاحیه‌ای که به مناسبتِ هفته‌ی دولت برگزار شده بود، در واکنش به سوالِ اهالیِ عمارلو در مورد آخرین وضعیتِ معدنِ سنگرود با عصبانیت گفته: «اگر مدام پیگیر این دست مسائل باشید، دیگر پا در این منطقه نخواهم گذاشت!»

اما پاسخ رسمی‌تر در موردِ آخرین وضعیت معدن سنگرود را سعید اخلاقی، معاون صنعت و معدنِ صمت گیلان، در گفتگو با «فارس» داده است. او ضمن تائید خبرِ فعال نشدنِ معدن سنگرود گفته: «علی‌رغم اقداماتِ اولیه‌ی انجام شده به منظورِ شروع عملیاتِ اجرایی و اکتشافی، به دلیلِ برخی مشکلاتِ حقوقی در موردِ درخواستِ برنده مزایده جهت شروعِ کار ابتدا در بخشی از محدوده‌ی وسیع معدن سنگرود که نیازمندِ تجدید نظر در فرآیندِ ارزش‌گذاری و پرداختِ هزینه اموال غیر انتزاع به بهره‌بردارِ قبلی و اخذ مصوبه از شورایعالی معادن است، دچار مقداری وقفه شده‌ایم.» معاون صنعت و معدنِ صمت گیلان در ادامه گفته که در صورتِ به توافق نرسیدن با پیمانکارِ برگزیده‌ی مزایده، امکان فسخ قرارداد وجود دارد. البته آقای اخلاقی در مصاحبه‌‌اش نگفته‌ که چرا این مسائل پیش از افتتاح معدن حل نشده و اصلا چه تأکیدی بر افتتاحِ زودهنگام معدن بوده؟ آیا هدف، صرفا حضور در ماراتنِ «نهضتِ احیایِ واحدهای غیرفعال» بوده است؟

مشت است نمونه‌ی خروار؛ 

آیا آمارها واقعی است؟ 

«نهضتِ احیا»؛ این نامِ سایتی است که دولت برای گزارشِ عملکردِ خود در زمینه احیا و بازسازیِ واحدهای اقتصادی ترتیب داده است. طبقِ آخرین آماری که در این سایت منتشر شده «احیا و بازسازیِ بیش از ۵۷۰۰ واحدِ اقتصادی خرد، کوچک، متوسط و بزرگ در سراسرِ کشور با ظرفیتِ فعالسازیِ اشتغال برای بیش از ۱۲۴ هزار نفر و احیای دارایی و سرمایه‌های راکد به میزانِ ۱۳۵ هزار میلیارد تومان» از دستاوردهای دولت است. طبق گزارشِ این سایت، ۴۸۵ واحد در حالِ احیا و ۳هزار احیاگر وجود دارند.

احتمالا معدن ذغال سنگ سنگرود با آن احیای باشکوهش (!) هم امروز در لیستِ یکی از این واحدهایِ احیا شده قرار دارد و عددی را در آمارهایِ اقداماتِ مثبت دولت از آن خود کرده است. همان آمارهایی که نه فقط در سایتِ «نهضتِ احیا» که گاه و بیگاه از پشتِ تریبون‌های مختلف، با سربلندی از زبانِ دولتمردان اعلام شده تا گزارشی از عملکردِ دولت را برای مردم «تبیین» کند. در همین رابطه نیز وزیر اقتصاد چندی پیش، آماری از بازگشایی واحدهای معدنی ارائه داد؛ به گفته‌ی او، «حدود یک هزار واحد معدنی در طول فعالیت دولت سیزدهم احیا یا از رکود خارج شدند.» خاندوزی همچنین با استناد به این آمار و ارقام گفت: «رونق و افزایش تولید و افزایش بنگاه‌های اقتصادی فعال در شهرکهای صنعتی خبر از این می‌دهد که رونق اقتصادی در بخش صنعت شکل گرفته است…»

آمارهایی که روی کاغذ و در سایت‌های رسمی و خبرگزاری‌ها خوش نشسته‌اند آنقدر قابل استناد نیستند که از آن نتیجه‌ی «رونق اقتصادی» بگیریم! بررسیِ وضعیتِ معدود واحدهایِ احیا شده، گزارشی متفاوت می‌دهد از آنچه از زبانِ مقامات و آمارهای رسمی به گوش می‌رسد. به غیر از معدن ذغال سنگِ البرز غربی، واحدهای دیگری چون کارخانه قند ورامین، کارخانه آزمایش مرودشت و کارخانه سرجین بافت زنجان تقریبا به همین سرنوشت دچار شده‌اند؛ احیای آن‌ها نیز بیش از آنکه واقعی باشد، به همان یک جشن و بریدنِ روبانِ قرمزِ احیا ختم شده و در نهایت تنها به عددی در بین آمار دستاوردهای دولت تبدیل شده است. تعداد این واحدها البته بیش از این حرفهاست، تا جایی که محمدرضا احمدی، نماینده مردم رشت در واکنش به سخنان وزیر کار در مورد احیای ۱۰۰ واحد صنعتی در این استان گفته «اگر ۱۰۰ کارخانه صنعتی در گیلان احیا شده بود الان این استان گلستان می‌شد!» با این اوصاف، اگر مشت را نمونه‌ی خروار بدانیم، باید تأکید کنیم که اعتماد چندانی به آمارهایی که از سویِ مراجعِ رسمی بیرون می‌آید نیست و نمی‌توان فراتر از یک عددِ ساده، روی آن‌ها حساب باز کرد.