بازار مسکن و نیاز به منظومه تعادل
بازار مسکن و نیاز به منظومه تعادل
قابل‌پیش‌بینی بودن و ثبات متغیرهای اقتصادی و همچنین حفظ ارزش پول از نگاه رئیس خوشه مشورتی پولی و بانکی در دانشگاه‌های کشور می‌تواند عاملی در جهت تعادل‌بخشی در بحث مسکن باشد.

قابل‌پیش‌بینی بودن و ثبات متغیرهای اقتصادی و همچنین حفظ ارزش پول از نگاه رئیس خوشه مشورتی پولی و بانکی در دانشگاه‌های کشور می‌تواند عاملی در جهت تعادل‌بخشی در بحث مسکن باشد.

چهارمین جلسه از سلسله نشست‌های گفتگوهای آزاد دانشگاه علامه طباطبایی با حضور «محمدهاشم بت‌شکن» رئیس خوشه مشورتی پولی و بانکی در دانشگاه‌های کشور و عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی به همت معاونت فرهنگی و اجتماعی این دانشگاه سه‌شنبه شب  بیستم خردادماه به صورت مجازی در فضای اینستاگرام برگزار شد. «مهدی مهدوی زاهد» دبیر این گفت‌وگو و موضوع نشست در خصوص نقش نظام بانکی و مالی در بحران کرونا بود.

آنچه در ذیل می‌خوانید بخش نخست از این گفت و شنود است؛

مهدوی زاهد: آیا با راهکار آقای وزیر مسکن مبنی بر اینکه خانه نخرید تا ارزان شود، موافقید؟

بت‌شکن: ایشان فکر می‌کنند حبابی در بحث قیمت مسکن وجود دارد. شاید هم این امر وجود داشته باشد و در مقطعی ایشان باز این پیشنهاد را  داده بودند. در واقع این امر هم در مرحله‌ای توانست از افزایش بی رویه قیمت مسکن جلوگیری کند.

مهدوی زاهد: آیا پذیرفتنی است که فردی مانند وزیر راهکارهایی از این قبیل دهد؟ آیا جامعه انتظار شنیدن چنین راهکارهایی دارد؟ یا برنامه‌های جدی دیگر؟

بت‌شکن: ایشان که فقط به این صحبت اکتفا نکرده‌اند. ایشان برنامه اقدام ملی را برای تقویت عرضه مسکن دنبال می‌کنند. در عین حال چون فکر می‌کند هیجانی در قیمت‌ها وجود دارد، به عنوان سیاستگذار بخش، آلارمی می‌دهد مبنی بر اینکه در واقع به این شکل ممکن است تبعاتی داشته باشد. من فکر می‌کنم اگر اقدامات اساسی شکل بگیرد و در کنارش برای کنترل هیجانات توصیه‌هایی این گونه می‌توان موثر باشد.

مهدوی زاهد: شما به عنوان یکی از صاحب‌نظران حوزه مسکن، با بحث مالیات بر خانه‌های خالی موافقید؟

بت‌شکن: من متخصص اقتصاد مسکن نیستم و اگر چیزی بتوانم بگویم در حوزه مالی مسکن است. من فکر می‌کنم منظومه‌ای از اقدامات برای تعادل بخشی به بحث مسکن باید وجود داشته باشد و آن یک محوریت می‌خواهد و در همه جهان وجود دارد و آن وجود یک بانک توسعه‌ای است. برای اینکه این بانک بتواند عرضه و تقاضای مسکن را تعادل ببخشد. مسکن یکی از بخش‌هایی است که دچار رونق و رکود می‌شود بنابراین ما باید همواره نهادی داشته باشیم که نقش ضد چرخه تجاری ایفا کند که متاسفانه این را نداریم. منظور من از منظومه، نهاد، قوانین و مقررات است. قابل پیش‌بینی بودن و ثبات متغیرهای اقتصادی و همچنین حفظ ارزش پول می‌تواند عاملی در جریان تعادل بخشی در بحث مسکن باشد.

مهدوی زاهد: چرا اراده‌ای در دولت برای اجرایی کردن مالیات بر خانه‌های خالی وجود نداشته است؟

بت‌شکن: من فکر می‌کنم به دلیل بی کشش بودن کالای مسکن همواره باید موجودی مسکن داشته باشیم. یعنی مسکن کالایی نیست که مصرفی باشد و اگر عرضه و تقاضا بهم خورد برای آن واردات انجام شود. مسکن قابل واردات نیست؛ بنابراین باید همواره ذخیره‌ای روی آن وجود داشته باشد. در سال‌های گذشته میزان عرضه مسکن کم بود و مخالفت‌هایی وجود داشت که ساخت واحدهای مسکونی به شیوه قبل ادامه داشته باشد تا اگر در سیکلی قرار گرفتیم قیمت مسکن بالا رفت موجودی مسکن عرضه شود.

مهدوی زاهد: دیدگاه شما درباره افزایش مبلغ تسهیلات بانک‌ها جهت افزایش قدرت خرید چیست؟

بت‌شکن: مهم این است که خانوار را توانمندساز مالی کنیم تا صاحب مسکن شود اما در پرداخت اقساط منطبق با استطاعت آنها عمل کنیم. اصلا دهک‌های ۸، ۹ و ۱۰ مخاطب ما نیستند. مخاطب ما کارمندان هستند. برای کارمندان شاید اقساط ۴ میلیون مناسب نباشد. بنابراین به نظر من بالا بودن مبلغ وام بدون در نظر گرفتن استطاعت خانوارها کمک کننده نیست.

مهدوی زاهد: نظر شما درباره اعمال مالیات بر سود سپرده‌های بانکی چیست؟

بت‌شکن: شخصا اعتقادی به سود سپرده ندارم. فکر می‌کنم یکی از بهترین جاهایی که می‌تواند انتقال دهنده و تجهیز کننده منابع جهت فعالیت کارگاه‌ها و شرکت‌های تولیدی باشد بانک است. مردم اعتماد بسیاری به بانک‌ها دارند  و اقتصاد ما بانک پایه است و اگر اعتماد مردم نسبت به بانک متزلزل شود پس می‌خواهند منابع خود را چکار کنند. بنابراین فکر می‌کنم برای این کار نیاز به الزاماتی داریم که در حال حاضر چنینی الزاماتی وجود ندارد. بانک‌ها باید بازسازی ساختاری و مالی بشوند و مقرراتی از بانک ها برای اصلاحشان صورت بگیرد و بعد صحبت از مالیات بر سپرده کرد.

مهدوی زاهد: آیا باید بنگاهداری بانک‌ها خاتمه یابد؟

بت‌شکن: بنگاهداری منظور بنگاه‌هایی است که با خدمات بانکی در ارتباط نیستند. همه جای دنیا بانک‌ها به این شرکت‌ها اجازه می‌دهند و در واقع شرکت‌ها وظیفه‌ای هستند. بر اساس تجربه‌ام بانک‌های توسعه‌ای چون بانک مسکن، توسعه صادرات و توسعه تعاون و… بانک‌های تخصصی هستند و اگر عموما شرکت‌هایی داشته باشند و یا بنگاهی داشته باشند، شرکت‌هایی هستند که تکمیل کننده خدمات این بانک‌ها است. لذا به این موارد بنگاهداری نمی‌شود گفت. بنگاهداری یعنی من بخواهم بخشی از منابعم را به سمت شرکت‌ها ببرم تا سودآوری مرتبط با فعالیت اصلی داشته باشم. این امر بیشتر در بانک‌های تجاری مرسوم است و در بانک‌های توسعه‌ای و تخصصی مرسوم نیست.

مهدوی زاهد: آیا می‌توان گفت وضعیت برخی بانک‌ها در آستانه ورشکستگی است؟

بت‌شکن: باید ببینیم ورشکستگی را چه تعریف می‌کنیم. ماده ۱۴۱ می‌گوید وقتی زیان انباشته بیش از ۵۰ درصد سرمایه شد، این شرکت یا باید افزایش سرمایه بدهد یا برود و اعلام ورشکستگی کند. اما در مورد بانک‌ها این امر متفاوت است. یعنی حتی وقتی شامل ماده ۱۴۱ نباشند باز می‌توانند اعلام ورشکستگی کنند و آن زمانی است  که ناترازی وجود داشته باشد. برخی مواقع ورشکستگی بانک‌ها ناشی از عدم اجرای قوانین است که در این زمان بانک مرکزی می‌گوید چون این بانک دستورالعمل لازم را اجرا نکرده، بنابراین باید منحل شود. اگر در واقع مشمولیت ماده ۱۴۱ را فقط بگوییم می‌توانیم بگوییم خیلی از بانک‌ها زیان انباشته بسیار دارند؛ اما اینکه را این بانک‌ها لزوما ورشکسته‌اند نمی‌توان تایید کرد. ورشکستگی در بانک نیاز به گزارش مستقلی به نام گزارش ارزیابی کیفیت دارایی‌های بانک دارد. بانک مرکزی کارشناسان مستقل خود را برای این گزارش اعزام می‌کند و خود نظارت کننده است. البته این کار هنوز در کشور ما صورت نگرفته است. اگر بانکی این سه ویژگی را داشته باشد یعنی اضافه برداشت شدیدی از بانک مرکزی داشته باشد، زیان انباشته داشته باشد یا نسبت مطالبات غیر جاری‌اش از عددی بالاتر باشد، نشانه‌های بدخیمی آن بانک است که به اتکا آن، بانک مرکزی می‌تواند تصمیم گیرنده باشد.

مهدوی زاهد: ادغام بانک‌های سپه در این راستا فهمیده می‌شود؟

بت‌شکن: خیر. آن یک موضوع حاکمیتی بوده و برای کاهش هزینه‌ها صورت گرفته بود. ادغام درست بانک‌ها ادغامی است که باعث هم‌افزایی می شود و درآمد بسیاری برای بانک و صرفه جویی در هزینه‌ها را  به همراه آورد. اما در مورد موسسات غیر مجاز اینگونه نبود و آنها واقعا مشکل داشتند.

مهدوی زاهد: این روزها بحث حذف ۴ صفر از واحد پول مطرح است، شما موافق حذف ۴ صفر هستید؟

بت‌شکن: من بانکدار هستم و این سوال، سوال اقتصادی است. ولی فکر می کنم حذف صفرها با داشتن برنامه اقتصادی و اصلاح اقتصادی صورت بگیرد.

مهدوی زاهد: این روزها همه افراد پرسش‌های جدی راجع به وضعیت بورس دارند، یکی از سناریوهایی که به ذهن می‌رسد این است که آیا ممکن است سرنوشتی که برای موسسات غیر مجاز بود برای بازار بورس هم اتفاق بیافتد؟

بت‌شکن: به نظر من این دو را نمی‌توان با یکدیگر مقایسه کرد. موسسات غیر مجاز همانطور که از اسمشان مشخص است غیر مجاز بودند؛ یعنی نه نظارتی روی آنها بود و نه سپرده قانونی پرداخت می‌کردند و نه معلوم بود به چه کسی پرداخت می‌کنند و چقدر می‌پردازند و نهادی بود که مدام خلق پول می‌کرد و اصلا قابل مقایسه با شرکت‌های در بورس نیست. اطلاعات شرکت‌ها شفاف است و می‌توان آنها را مشاهده کرد.

بازار بورس بازار معامله است. کسی عرضه می‌کند و کسی خریدار است. بازار سرمایه بازار پذیرش ریسک است. کسی که می‌خواهد ریسک کند به سراغ بورس می‌رود و کسی که نمی‌خواهد ریسک کند به سمت بانک می‌رود. پس هر کسی به سمت بورس برود باید بپذیرد که ریسک وجود دارد. هجوم یکباره مردم ناآگاه به بازار سرمایه و بدون رعایت مشاوره و تجزیه و تحلیل می‌تواند ریسک‌هایی داشته باشد.