شعر سپید در یک سوتفاهم
شعر سپید در یک سوتفاهم
معین نیوز_مهدی علیایی مقدم معتقد است، ما بر اثر یک سوءتفاهم به شعر آزاد غیر عروضی می‌گوییم شعر سپید.

این عضو هیئت علمی دانشگاه تهران که با کتاب «شعر سپید: پژوهشی تطبیقی در باب قالبی بی‌قافیه» به عنوان شایسته  تقدیر هجدهمین دوره جشنواره شعر فجر در بخش «درباره شعر» معرفی شده است، در گفت‌وگو با ایسنا درباره این کتاب اظهار کرد: در چند دهه اخیر، شعر سپید یکی از قالب‌های رایج شعری در قلمرو زبان فارسی به‌ویژه در ایران و در میان شاعران جوان بوده و شعرهای زیادی در این قالب نوشته می‌شود. اما کسانی که با شعر فرنگی آشنایی داشته و دارند  می‌دانسته و می‌دانند که چیزی که در ایران «شعر سپید» نامیده می‌شود چیزی نیست که در ادبیات بین‌المللی عموما شعر سپید خوانده می‌شود.

او سپس با بیان اینکه «شعر سپید در دلالت اصیل خود شعری موزون و بی‌قافیه است» افزود: پرسش اصلی این کتاب این است که چرا ما از قالب شعر سپید فرنگی یا در واقع انگلیسی چنین تلقی‌ای یافته‌ایم؟ به بیان دیگر چه عواملی باعث شد که ما از قالب کلاسیک شعر سپید در ادبیات انگلیسی تلقی قالب شعر آزاد بیابیم؟ پیش از این برخی از منتقدان و صاحب‌نظران ما به تفاوت شعر سپید اصیل با آنچه ما در ایران از آن فهمیده‌ایم اشاراتی داشته‌اند، اما این پرسش هنوز باقی است که چه اسبابی موجب شد که ما چنین تلقی‌ای بیابیم؟

این پژوهشگر فرهنگستان زبان و ادب فارسی در پاسخ  به این پرسش گفت: طبعا بایست نخست سراغ ادبیات انگلیسی، خاستگاه اصلی این قالب، رفت و دید این قالب در این ادبیات چه کیفیتی داشته و چه تحولاتی را از سر گذرانده. سپس باید نشانِ ناچیز این قالب را ادبیات فرانسوی جست‌وجو کرد؛ زیرا این ادبیات در عصر مشروطه و چندی پس از آن در میان نوگرایان بیشترین نفوذ را داشته است. آرای برخی از منتقدان و صاحب‌نظران کلاسیک فرانسوی در این باره در شکل‌گیری تلقی کنونی ما از قالب شعر سپید سهم بسیار دارد.

علیایی‌ مقدم افزود: از آنجا که ما و عرب‌ها در پس از اسلام میراث مشترک عروضی و بلاغی داریم، جای آن بود که تلقی آنها نیز از قالب شعر سپید معلوم شود تا بتوان زمینه مناسبی را برای مقایسه ادبیات فارسی و عربی فراهم کرد و میزان نزدیکی و دوری قالب شعر سپید را در هر یک از این دو ادبیات نسبت به اصل آن سنجید. از این رو در بخشی از کتاب نسبتا به تفصیل درباب شکل‌گیری قالب شعر سپید در ادبیات عربی بحث شده‌است.

این پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی ادامه داد: بعد از این مقدمات بایست سابقه شعر بی‌قافیه در ادبیات فارسی به طور کلی نشان داده می‌شد. طبعا این سابقه به پیش از اسلام می‌رسد و ما اگر در پی یافتن سابقه تاریخی شعر سپید هستیم ناگزیریم هر آنچه را میراث برده‌ایم در نظر آوریم. کاویدن مفهوم شعر بی‌قافیه در آرای صاحب‌نظران ما پس از اسلام و دنبال کردن رد آن تا روزگار معاصر و نشان دادن نمونه‌های انگشت‌شمار شعر موزون بی‌قافیه در شعر معاصر و همچنین مقایسه قالب شعر سپید و انواع شعر آزاد فارسی از دیگر مباحثی است که در فصل مستقلی به نام شعر سپید فارسی طرح شده‌است.

او درباره این‌که چرا شاعران روزگار ما اغلب به سمت شعر سپید گرایش یافته‌اند با تأکید بر اینکه آنچه ما در زبان فارسی بدان شعر سپید اطلاق می‌کنیم، در حقیقت شعر آزاد، یعنی شعر بدون وزن و قافیه است، گفت: در شعر معاصر فارسی در واقع دو گونه شعر آزاد وجود دارد: یکی شعر آزاد عروضی یا نیمایی و دیگر شعر آزاد غیر عروضی، ما بر اثر یک سوءتفاهم به شعر آزاد غیر عروضی می‌گوییم شعر سپید.

علیایی‌ مقدم همچنین خاطرنشان کرد: اگر اقبال به شعر آزاد غیر عروضی در ایران رواج دارد، هر چند باید میزان این اقبال را از طریق روش‌های علمی و آماری به دقت معین کرد، دلیل عمده آن آسانی ظاهری سرایش در این قالب است، یعنی سرودن این نوع شعر زحمت چندانی ندارد و گویا از نظر اغلب سرایندگان کم‌توفیقش مهارت خاصی هم نمی‌خواهد. روزگاری تجددخواهان اصیل شعر فارسی از ابتذال برخی قوالب سنتی گلایه داشتند، حالا به نظر می‌رسد چنین حالتی دامنگیر شعر آزاد نیز شده‌است، گیرم به گونه‌ای دیگر.

این مدرس دانشگاه در پایان درباره این‌که سوء‌تفاهم درباب شعر سپید از کجا شروع شده است، گفت: به نظر می‌رسد تلقی فرانسوی و کلاسیک نیما از مفهوم شعر سپید در رساله «ارزش احساسات» و اطلاق آن بر شعر  آزاد والت ویتمن دست کم در میان پیروان او و در رأس همه آنها، احمد شاملو، تأثیر بسیار داشته و شاملو برای جدا کردن حساب شعر آزاد خودش از شعر آزاد نیمایی ترجیح داد همان تلقی سنتی فرانسوی از شعر سپید را بپذیرد.