مهر پدری با طعم سلاخی !
مهر پدری با طعم سلاخی !
معین نیوز_فکر کنم اواسط دهه ۸۰بود و زمان ریاست ایت الله شاهرودی بر قوه قصاییه که دیداری ویدئوکنفرانسی با برخی ازشهروندان گیلانی متقاضی و صاحبان پرونده های قضایی داشت و من هم از طرف ایرنا در آن جلسه که در سالن دادگستری گیلان برگزار شد حضور داشتم.

از میان طرح موضوعات مختلف توسط ارباب رجوع درخواست مردی که خود را فرهنگی بازنشسته و اهل شهرستان های شرق گیلان معرفی می کرد ، برایم جالب و تعجب بر انگیز بود.

او متهم به قتل پسرش مطابق آنچه از به ستوه امدن در برابر شرارت های این فرزند و تاثیرات اسیب زایی او در جامعه به میان می آورد ، شده بود و دوران محکومیتش را سپری و خواستار بازنگری در پرونده و عفو از محکومیتی که داشت ومن تا انروز برای اولین بار بود که از نزدیک شاهد شنیدن واقعه ای تلخ در قتل پسری توسط پدری می شدم!

این روزها هم وقتی اخبار سلاخی شدن کارگردان سینما توسط پدر و مادرش و ان هم به همین بهانه ادعا شده انحراف فرزند مانند انچه از ان داستان در ذهن دارم را در جامعه مرور می کنم، هرچند که اعترافات جدید این پدر و مادر در قتل فرزندانشان وارد فضای دیگری شده و قضاوت های دیگری برانگیخته است، گویی شوک و سردی عجیبی در جامعه احساس می شود که از ان همه خشم و تاوانی که باید اینگونه پرداخته شود، متعجب می مانی !

قتل های ناموسی برای حفظ ابرو و حیثیت خانوادگی در فرهنگ بخشی از خانواده ها با رویکرد ها و دیدگاهها قومی ،مذهبی و غیرتی سابقه ای بس طولانی دارد و حتی به تصویر کشاندن ان بر پرده رسانه ها و ساخت فیلم ها مانند انچه در خانه پدری اتفاق افتاد گویای واقعیت تلخی است که سهم بسزایی در نگرش جوامعی سنتی دارد.

این قتل ها که عموما زنان و دختران خانواده ها را شامل می شود نشان از تعصب خاصی است که با همه دوست داشتن های بسیار، اما به یک دفعه با غلبه خشم بر عواطف و مهر، ان به بار می آورد که نبایستی اتفاق افتد مانند انچه که در این سال ها موجب تاثر جامعه شدو نمونه های آن بویژه قتل دخترک تالشی در همین سال های نزدیک و پشیمانی ها و واکنش های اجتماعی بسیاری که به همراه داشت بخشی از این تراژدی است.

اتفاقی که برای کار گردان سینمای ایران افتاده است از نمونه های نادری می باشد که باید از ابعاد مختلف مورد بررسی و واکاوی قرار گیرد زیرا هم او چهره ای ناشناخته حداقل در جمع اهل حرفه اش نبود و از مرتبه ی اجتماعی خاصی برخوردار بود و هم اینکه این قتل بطور مشترک با دستان و همراهی پدر و مادری اتفاق افتاد که چندان پشیمان از جنایت خویش نیستند و انجام ان نه تنها رنجورشان نکرد بلکه سجده شکر را هم برایش به جا اوردند که بیش از هرچیزی باید به سلامت و روح و روان این زوج با رویکرد بیمارگونه نگریست.

اتفاق های اینگونه که متاسفانه به واسطه شبکه های اجتماعی اطلاع رسانی و هر روز پرده از رمزو رازهای ان بیشتر افتاده و بر ملا می شود جدای از یک تراژدی دردناک اجتماعی ریشه در عوامل متعددی دارد که توسط صاحب نظران باید مورد واکاوی قرار گیرد.

تکثیر خبرهایی اینچنین جدای از هدف اطلاع رسانی، واقعیت تلخ ان تاثیر نامطلوب بسیاری است که بر روان جامعه خواهد داشت تا انجا که انرا می توان تهدیدی جدی بر احساس امنیت خانواده ها بویژه فرزندان بر شمرد که انان را از حس امن بودن در آغوش والدین با تردید روبرو می کند که باید بر این موضوع دقت بیشتری داشت !

شاید برای بسیاری دنبال کردن اینگونه رفتارها و جنایات سریالی و بازنشر گسترده ای که ناخوداگاه اتفاق می افتد جنبه سرگرمی داشته باشد اما به کمرنگ شدن حسن امنیتی بیاندیشیم که اینده زندگی خانوادگی را دستخوش تغییر خواهد کرد!

  • نویسنده : یونس رنجکش